جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نامه به زمین

زمین

♡سلام زمین من♡

سلام به تو که همیشه دغدغه‌ی سالم و خوب بودنت را داشتم. البته که تو همیشه خوب بودی اما سالم…!

کمی شک دارم که بگویم روح و جسمت همیشه سالم بوده است؟

اما از اینکه باطنت همیشه خوب بوده، هیچ شکی ندارم. تو همیشه برای آدم‌هایی که رویت زندگی می‌کردند، خوب بودی. اما همین آدم‌ها بدترین ظلم‌ها را در حقّت کردند و وقتی تو بر آنها خشمگین شدی، تو را مقصر دانستند. حال آنکه هرچه کرده بودند، آنها با خود کرده بودند اما همه بلایی بود که بر سر تو می‌آوردند.

بارها از تو دلگیر شدم.

❓چرا وقتی که می‌بینی همین آدم‌ها زباله رویت می‌ریزند، کاری نمی‌کنی؟

❓چرا دوباره با دست‌های قدرتمندت زباله را به سمتشان پرتاب نمی‌کنی که روی سر و صورت خودشان نمایان شود به جای اینکه روی صورت زیبای تو باقی بماند؟

قبول داری اشتباه کردی زمین؟ قبول داری برای دفاع از خودت بارها و بارها کوتاه آمدی زمین؟
-نه
این صدای توست که می‌گویی:

نه!

❔باور نمی‌کنم هنوز هم به قدرت خودت ایمان نداری؟

باور نمی‌کنم هنوز هم متوجه اشتباهاتت در خصوص کسانی که تو را آلوده کردند، نشده‌ای؟

اگر از آنها که صورتت را آلوده کردند بگذری، آنها که به زیر پوستت نیز آلودگی تزریق کردن چطور؟ از آنها می‌توانی بگذری؟

وقتی آدم‌هایی را می‌دیدم که برای خودشان احترام قائل نیستند سعی می‌کردم کمتر با آنها معاشرت کنم. اما حالا می‌بینم تو نیز به درد آنها دچاری.

تو نیز برای خودت احترام قائل نیستی.

🦶تو پای کسی را که چشمانت آلوده کرده، قَلَم نمی‌کنی؟

🖐تو دست کسی را که به صورتت سیلی زده، نمی‌شکنی ؟

👁تو چشم کسی را که نگاهت را خاکی کرده، از کاسه در نمی‌آوری؟

👃تو بینی کسی را که چشمه حیاتت را متعفن کرده، به خاک نمی‌مالی؟

👂تو گوش کسی را که صدای بلبلان جنگل‌های زیبایت راخاموش کرده، گوشمالی نمی‌دهی؟

به نظر خودت، خشم‌هایی که تاکنون بر آدم‌های زمین فرو آورده‌ای، همگان را از آسیب واقعی‌ات مطلع کرده؟

تو آسیب دیدی، تو زخم کردی، تو سکوت کردی، تو نوازش کردی اما تنها گاهی خشم گرفتی.

به رنج صبور بودنت ایمان دارم و مطمئنم بارها و بارها اشتباهات آدمیان را به پای خطاهای عمدی آنها ننوشتی.

اما از تو می‌خواهم میان اشتباه و خطا، تمایز مهمی قرار دهی.

🌎کاش این گونه ما بفهمیم با تو چه کردیم؟ با تو چه می‌کنیم؟ با تو چه خواهیم کرد؟

پ.ن: این نامه‌ای هشدارگونه برای زمین بود. زمینی که از نوجوانی دغدغه‌مند نگهداری درست آن بودم. از نوجوانی همیشه برای زباله‌ای که از ماشین به بیرون پرتاب می‌شد، غصه می‌خوردم. از کاغذی که به زباله‌ای بی‌مصرف تبدیل می‌شد، دلگیر می‌شدم. اما این نامه را برای زمین نوشتم، تا به او بگویم برای همه غصه‌ها و دلگیری‌ها او را نیز مقصر می‌دانم. شاید چون حس می‌کنم، ما آنچه را که از زمین در اختیارمان قرار گرفته، به خوبی مصرف نکردیم و در حال تحویل زمینی ویران به نسل بعد هستیم.
کاش قبل از رسیدن خشم واقعیِ زمین، به داد خود برسیم.

 

پست های مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید