یادداشت روز
گوش بدهکار یا طلبکار؟
دیروز، روز پرکار و البته پرباری داشتم. کارهای متفاوتم در صفی طولانی قرار داشتند که
حسآمیزی، خوب یا بد؟
امروز به دلیل پیدا کردن موضوعی خارج از درس که پنجشنبه باید ارائه دهم به دو
فلز عاشق رشتی
پارک شهر رشت را که یکی از بزرگترین پارکهای شهرم است، به تازگی در حال
خلبانِ واژهها
امروز نیز ارمغانی نو از کتاب «تجربههای ماندگار در گزارشنویسی» دارم. گزارش 64 از خانم
گوش خریدنی
گوشی، خود را به گوشم چسباند، چیزهایی گفت، ولی من نشنیدم. در گوشم زمزمههایی کرد،
عظمت ذهن
در یکی از جلسات کارگاه داستانخوانی آقای کیهان خانجانی از او جملهای شنیدم که برایم
چگونه درد وجدان را درمان میکنم-وجدان-قسمت دوم
به بیماری عذاب وجدان دچار شدم. وجدانم درد میکند. وقتی که او درد را آغاز
هری، قسمت اول-تنهایی
کتاب صوتی «یدک» نوشتهی «شاهزاده هری» را در تعطیلات سال نو از طاقچه هدیه گرفتم.
فطر یادگیریتان بیپایان
تبریک سال 1403-سالتان سرشار از سورپرایز خدا
اولین سورپرایز امسال
دیروز با دیدن نام یکی از دوستان قدیمی روی تلفن همراهم، به وجد دلانگیزی دچار
پناهگاه بیپناه
خواندن هرروزه گزارشهای کتاب «تجربههای ماندگار در گزارشنویسی»، یکی از هدیههای روزانهی من به خودم
کتابها، وعدهای مطبوع با صورتی آسیبپذیر
کتاب 300صفحهایِ «ذهن کامل نو» را کمتر از دو ماه پیش شروع کردم. روزهایی که
شکارچی دزد یا اعتماد به مشتری؟
برای خرید تعدادی هدیه و لوازم تحریر به یکی از فروشگاههای نزدیک خانه مراجعه کردم.
کلبهی کلمات متروک
به کلبه کلمات متروکم سر زدم. هر بار که دچار افسردگی میشوم که اکثر اوقات
آغوشِ بازِ زبان مادری
کتاب «به زبان مادری گریه میکنیم» را دیروز تمام کردم. تمام مدت 2 ماهی که
دلتنگِ چی بجای کی؟
تاکنون دلت خواسته جای فصلها را با هم عوض کنی؟ جای بهار، تابستان بیاید، یا
سالتان سرشار از سورپرایز خدا
تبریک عید فطر-فطر یادگیریتان بیپایان
و مبارک باد شروع بازی جدید با زندگی
و سالی در راه است که 3 نام گرفته است. 3️⃣«تا 3 نشه بازی نشه.»
نامه به زمین
♡سلام زمین من♡ سلام به تو که همیشه دغدغهی سالم و خوب بودنت را داشتم.
کمک از ثانیهها با ( )
امروز دیر از خواب بیدار شدم و نتوانستم قبل از اذان، قهوه و شکلات تلخم
کام و آغوشِ جایگزین
مدتی است با یکی از کوچهایی که به طریق تصادفی با او آشنا شدم، جلسات
نوازش ساده
گاهی کودک میشوم، میان حس و حالش میچرخم. آزاد قدم میزنم و آزادانه بازی میکنم.
آنافورا «شاکرم برای …»
🙏🏻شاکرم برای لحظهای که قرار گذاشتیم. 🙏🏻شاکرم برای تماسهایی که در طول روز داشتیم و
فکر جاهلانهی جنگ
کتاب «تجربههای ماندگار در گزارشنویسی» را به نیمه رساندهام. هنوز یک ماه از خریدش نگذشته،
سایر دسته بندی ها
سوالی داری؟ بپرس از من 🙂