معنا

«رز، گلی که شکفتن را آموخت» قسمت اول-معنا

اسمش رز بود. نامی که مادربزرگ برایش انتخاب کرده بود. رز که به دنیا آمد، مادربزرگ طاقت ندیدن روزانه‌اش را نداشت. سوئیتی در طبقه 5 همان ساختمان وجود داشت که مادربزرگ برای اینکه کنار رز باشد، خرید و ساکن شد. رز 15 ساله بود که سوئیت بلااستفاده شد. چون مادربزرگ صبح روز تولد رز، حالش […]

«رز، گلی که شکفتن را آموخت» قسمت اول-معنا بیشتر بخوانید »