نامه

نامه شک پروا

نامه به نویسنده، شکی بی‌پروا

نامه به «مصطفی مستور»، «نویسنده کتاب: روی ماه خداوند را ببوس» سلام. همه معتقدند که نویسندگان، آنچیزی را می‌نویسند که هستند. آنها گاهی خود را در حد سیاهی لشگرِ یک داستان تقلیل و گاهی به قد و قواره‌ی قهرمان و ضد قهرمان می‌رسانند. به گمانم آنچه که من در این داستان لمس کردم، اتفاق دوم […]

نامه به نویسنده، شکی بی‌پروا بیشتر بخوانید »

تن نامه زندان

نامه به نویسنده، رها شده از تن

نامه به «ژان دومینیک بوبی»، نویسنده کتاب «پروانه و زندان تن» سلام. سروش کتاب شما را را معرفی کرد. سروش از نوع صحّتش. نحوه نوشته شدن کتابتان، برایم آنقدر جالب بود که فوراً آن را بعد از کلاس خریدم. در میان کلمات فارسی، به دنبال لحظه‌هایی می‌گشتم که چگونه با پلک زدن چشم چپ و

نامه به نویسنده، رها شده از تن بیشتر بخوانید »

خود رویا واقعی نامه

نامه‌ی خود رویائی به خود واقعی

وقتی خوابی، فقط خوابی و هیچ کار دیگه‌ای نمی‌کنی. آخر مگه میشه؟ یعنی یه رویای ناقابل هم بهت محل نمی‌گذاره بیاد و یه سری بهت بزنه؟ خیلی بی‌خیالی بخدا! آخه خودتم قبل از خواب از همه فکرها خالی میشی، میری می‌گیری می‌خوابی؟ انگار نه انگار. حداقل با یه فکری بخواب، همون رو بیار وسط که

نامه‌ی خود رویائی به خود واقعی بیشتر بخوانید »

نامه به رویا

نامه به همسر-برای رویا

سلام حال همه ما خوب است. چه باور کنی و چه باور نکنی. شاید خودمان هم باورمان نمی‌شود که می‌گوئیم خوبیم. شاید همین باور است که تاکنون زنده‌مان نگه داشته است و شاید لازم است کمی از خود دور شویم تا مطمئن شویم که آیا واقعا خوب هستیم یا نه! صداها اینجا تنها مرکز توجه

نامه به همسر-برای رویا بیشتر بخوانید »

فلاسفه شکایت

نامه به نویسنده-روحِ لرزانِ فلاسفه و نوید جزا

نامه به «اردلان عطارپور» نویسنده کتاب «مو لای درز فلسفه» سلام بیشترین چیزی که مرا ترغیب به خریدن کتاب کرد، نام پر مسمایش بود. وقتی قرار باشد با موضوع جدی و حسّاسی چون فلسفه شوخی کنیم، شهامت، مهم‌ترین چراغی است که باید در وجودمان روشن باشد که من آنرا لابه‌لای قلمتان می‌دیدم. از میان مفاهیمی

نامه به نویسنده-روحِ لرزانِ فلاسفه و نوید جزا بیشتر بخوانید »

عاطفه نامه مغز

نامه به نویسنده-مغزی خالی از عاطفه

نامه‌ به «فردریک دار» نویسنده داستان «قاتل غمگین» سلام هجده فصل کتابتان را در ۲۳ روز خواندم. هر روز حداقل یک فصل را می‌خواندم جز روزهایی که در خانه نبودم. گاه از حیرت تشبیه‌هایی که به کار می‌بردید، نمی‌توانستم به راحتی رد شوم. راویِ اول شخص داستان (لینو) درونِ پر تلاطم خود را با تشبیهات

نامه به نویسنده-مغزی خالی از عاطفه بیشتر بخوانید »

زمین

نامه به زمین

♡سلام زمین من♡ سلام به تو که همیشه دغدغه‌ی سالم و خوب بودنت را داشتم. البته که تو همیشه خوب بودی اما سالم…! کمی شک دارم که بگویم روح و جسمت همیشه سالم بوده است؟ اما از اینکه باطنت همیشه خوب بوده، هیچ شکی ندارم. تو همیشه برای آدم‌هایی که رویت زندگی می‌کردند، خوب بودی.

نامه به زمین بیشتر بخوانید »

نامه به پسری که به آسمان سپرده شد

نامه‌ای را که میان کتاب‌هایت قرارداشت، باز کردم. نامه را نیمه تمام گذاشتی و در انتهایش نوشتی: وقتی برگشتم ادامه‌اش را می‌نویسم. برگشتی که هیچگاه صورت نگرفت. کاش تمامش کرده بودی پسر! ❓دیگر چه مانده بود که به مادری منتظر بگویی؟ حال که نامه نیمه تمامت را می‌خوانم بهتر است؟ تو حتما میتوانی جوابم را

نامه به پسری که به آسمان سپرده شد بیشتر بخوانید »

لپ‌تاپ

نامه به لپ‌تاپم

سلام لپ‌تاپ عزیزم. تو چند سالی‌ست تحملم می‌کنی. در این سال‌ها، نوشتن، آزاد نوشتن و کار کردنم را تحمل کردی. اما ما حالا باید آزاد گفتن را باید به جای آزاد نوشتن تحمل کنی. ❓به نظرت کدام بهتر است آزاد گفتن یا آزاد نوشتن؟ گاهی از شنیدن صدایم می‌ترسم و نگران می‌شوم. بنظرت به اندازه‌ای

نامه به لپ‌تاپم بیشتر بخوانید »

فتوکپی

نامه به دوستی ناشناس، پرینت یا کپی؟

تصور کنید این نامه را در صندوق پستی منزل خود یافته‌اید. سلام شاید تعجب کنید که این نامه چگونه شد که به دست شما رسیده، اما مطمئنم که حکمتی پشت ارسال این نامه برای شما وجود دارد که شاید حتی گفتنی هم نباشد. اما مهم نیست من که هستم، چه هستم که اکنون برای شما،

نامه به دوستی ناشناس، پرینت یا کپی؟ بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا