سی تعریف شب از نگاهی شاعرانه
سی تعریف شب از نگاهی شاعرانه چادر سیاه آسمان شنل خالدار و مارکدار زمین هُرم صدای سکوت زمان بیداری جیرجیرکها کوتاه شدن دست خورشید از آسمان قائم موشک بازی ماه و خورشید وقتی برق زمین میرود وقتی ستارهها مثل جیرجیرکها سوسو میزنند وقتی تنها فانوس زمین ماهش است وقتی زمین دلش تاریک میشود پشت در […]
سی تعریف شب از نگاهی شاعرانه بیشتر بخوانید »



