مدیرعامل شرکت خودتان هستید؟
فصل هشتم کتاب مربیگری به سبک بازی درونی به موضوع جالبی اشاره میکند.
عنوان فصل، «فکر کنید مدیرعامل هستید»، میباشد و سوال جالبی در یکی از پاراگرافها میپرسد:
برای چه کسی کار میکنید؟
در جواب، مثالهایی همچون برای «رئیسم»، «بچههایم»، «شرکت» و «زنم» میزند که ذهن را متوجه این کند که آیا خود را مدیرعامل شرکت وجود خودتان میدانید؟
وقتی به زندگی 37سالهام مینگرم، درمییابم، سالها برای دیگران زندگی کردم و مدتی است که حس میکنم خود، مدیریت عامل شرکتم را برعهده گرفتم.
تلاشهایم در جهت رضایت و دریافت تائید از آنها بود و طوری خود را تنظیم کردهبودم که قصور از آن نگرانکننده جلوه دادهمیشد.
گالوی به سهام شرکت، اعضای هیئت مدیره و منابعی که در شرکت دارید هم در ادامه اشاره میکند.
به ذهنم این فرصت را دادم که تمام این موارد را در شرکت وجودم جستجو کند.
شاید لازم باشد، سهام عدهای را خریداری یا حق رای را در جلسات هیئت مدیره از آنها بگیرم؟
محصول شرکتم را عشق قراردادهام، شاید لازم باشد کیفیتش را بازبینی و آنرا به طور قابل ملاحظهای افزایش دهم؟
💐به شرکت خود بنگرید!
❓به چه کسانی تنها برای جذب احترام، سهام فروختید؟ آیا میتوانید سهامها را بازپس بگیرید؟
❓تجهیزات و منابع موجود، را بروز کردهاید؟ یا با همان سیستم قدیمی در حال فعالیت در شرکت هستید؟
❓راستی، محصول شرکت شما چیست؟