حفظ انگیزههای درونی یا جدال روی تردمیل؟
دیروز اتفاقی و از روی خاطرهبازی با کتابهایم که بسیار برایم لذتبخش است، کتابی را ورق زدم که سال گذشته، فصلهای مهماش را خواندم. کتاب «نه تنبیه، نه تشویق» که به اشتباه و یا از عمد از اسم اصلیاش «punished by reward» ترجمه شده است، که در واقع باید ترجمه میشد «مجازات شده با پاداش» اثر اَلفی کُهِن.📖
فصلی را تورق کردم که از عوامل ایجاد انگیزههای درونی میگفت که به داستانی از نویسنده رسیدم.
همیشه داستانهایی که نویسندگان از خودشان عنوان میکنند برایم جذاب است.
روزی قرار بود برای دانش آموزان یکی از مدارس برجسته کشور سخنرانی کند که این سخنرانی با زمان دریافت جواب امتحانات ورودی آنان به کالج مصادف شد.
به جهت این همزمانی، او از مسابقهای گفت که آنها آغاز کرده بودند و باید سالها برای ماندن در مسابقه، رقابت و پیروزی در آن، از بسیاری از کتابهای موردعلاقه، همنشینی با دوستان، و فعالیتهای متفرقه و غیرمرتبط با درس چشمپوشی میکردند.
البته همه میدانستند برای رسیدن به کالج، باید این راه را بپیمایند، چیزی که نمیدانستند این بود که این مسابقه پس از ورود آنها به کالج نهتنها پایان نمییابد، بلکه از نو آغاز میشود.
آنها خود را «دکتر بعدازاین»، «مهندس بعدازاین»، «مدیر بعدازاین» میدانستند.
قسمت جالبتر این ماجرا این است که این مسابقه پس از فارغالتحصیلی هم اتمام نمییابد و برای رسیدن به مدارج بالاتر، روی تِردمیلی مسابقه دهند که برندهای ندارد و تنها حرکات درجا اتفاق میافتد.
❓در پایان سخنرانی، پسری 16 ساله گفت: «شما میگویید که به خاطر ارزشهای رایج و مرسوم وارد مسابقه نشویم، اما مگر غیر از این چیز دیگری هم وجود دارد؟»
نویسنده که پرسش را تاسفبارترین پرسشی معرفی کرد که تاکنون شنیده بودم، ابراز کرد که این پرسش، نمره دادن را که تلاشی بیپایان برای کسب پاداش و کمرنگ شدن ارزشهاست، شدیدتر از سخنان من محکوم کرده است.
🌻کتاب کُهِن، کتابی وزین است که او در پی تلاشهای بیوقفهاش برای بیارزش شمردن نمره، پاداش، محرومیت و تنبیه برای تربیت انسان نگاشته است که میتوان آنرا نمونه جذابی میان این دست کتابها دانست.
2 دیدگاه دربارهٔ «یادروز 18شهریور02-انگیزه-قسمت 1»
از دست دادن فرایند لذت بخش زندگی به قیمت دریافت نتیجه ای که دیر یا زود به پرسش ” با زندگیت چمار کردی؟” مبدل خواهد شد نمی ارزه. ممنونم بابت مقاله خوبتون.
به شدت موافقم