جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

یادروز 05شهریور02-چراغ توجه

چراغ

چراغ توجه را به کدام سو می‌تابانید؟

سفر 3 روزه به نیر، سرعین و اردبیل چند موضوع را در ذهنم روشن کرد.

مدتی بود که کمتر پیش می‌آمد که به خاطر موضوعی نه چندان مهم و یا حتی مهم به افسردگی کردن روی بیاورم.

این تله مدتی ناپدید شده‌ بود. اما انگار این سفر را لازم داشتم برای اینکه به افسردگی کردن بی‌دلیل و با دلیلم بیشتر دقت کرده و علت اصلی را دریابم.

نه اینکه هم‌اکنون بخوبی دلیل را می‌دانم اما دلایل زیادی پیش چشمانم همچون رژه مراسمِ صبحگاهِ سربازانِ وظیفه، نمایان می‌شوند.🪖

حرف نزدن و خودخوری، هجوم افکار متضاد و ناامیدکننده، بی‌توجهی شخص مقابل و… می‌تواند دلایل مهمی باشد، اما هیچکدام از درون من ناشی نمی‌شوند و این من نیستم که آنها را انتخاب می‌کنم.بلکه آنها حضور دارند و من تنها به آنها بیشتر از گذشته، توجه می‌کنم.

وقتی چراغ توجه را به آنها می‌گیرم، چیزهای بیشتری می‌بینم، چیزهایی که قبل از آن نمی‌دیدم.🔦

اینجاست که موضوع برایم چالشی‌تر، عمیق‌تر، غیرقابل برگشت‌تر و آزاردهنده‌تر می‌شود.

سخت است میانه یک بحث مشاجره‌گونه، چراغ توجه به خوبی‌ها و خدمات شخص مقابل را روشن کنیم.

اما تعویض باتری چراغ توجه به بدی‌ها، ناراحتی‌های گذشته و خاطرات ناراحت‌کننده هم، چندان راه جالب و خوبی نمی‌تواند باشد.

گاهی حتی ارائه تکنیک‌های مدیریت فردی هم کلیشه‌ای است.

💐اما شاید تمثیل چراغِ توجه بتواند، به آگاهی از حال کنونی که با آن مواجهیم، کمک مناسبی کند.

❓وقتی درحال مشاجره هستید، چراغ توجه‌تان، کدام سمت شخصیت طرف مقابل را نشانه رفته است؟

❓وقتی لحظه‌های آرام و مسالمت‌آمیزی با او دارید، این چراغ به کجا نور تابانده است؟

❓با مقایسه این دو حالت، متوجه چه واقعیت‌هایی از شخص مقابلتان می‌شوید؟

11 دیدگاه دربارهٔ «یادروز 05شهریور02-چراغ توجه»

  1. من دقت کردم وقتی از افرادی که اگاهانه و عامدانه ازشون دور شدم، دکرم افسرده نمیشم اما در مجاورت اون افراد عصبی میشم و وقتی سعی میکنم که خودم رو کنترل کنم که باعث ناراحتی نشم، تو خودم فرو میرم

  2. فریبا معظمی

    چراغ توجه عبارت جدیدی بود برام. یه قسمتی از متن گفتی ما انتخاب می‌کنیم که توجه و تمرکزمون به کدوم سمت بره. درسته این موضوع. ما شاید خیلی از اوقات به مسائلی که نیاز به توجه ندارند بها می‌دیم و ذهنمون بیش از حد روشمون قفل میشه و این انرژی ما رو می‌گیره. به نظر من میتونه نوشتن کمک کنه که اولویت بدیم به مسائل. یا گاهی حواسمون رو پرت کنیم از کارای بی ربطی که بی دلیل مهم شدن. در مورد سوال‌های آخر پست همون سوال اول: یه کار اشتباهی که من انجام میدم وقتی از دست کسی عصبی با ناراحتم تمام بدی‌های گذشته‌ش میاد جلو چشمم. سعی می‌کنم به زبون نیارم که شدت بحث زیاد نشه ولی خب کنترل کردنش واقعا سخته.

  3. چه استعاره جالبی چراغ توجه. تلنگر خوبی بود طاهره جان. همین یادآوری تو ذهن ثبت میشه و امیدوارم به موقع بشه جهت مورد نظر رو انتخاب کرد. سپاسگزارم

    1. من قبلن فکر میکردم افسردگی حالتیه که ناخواسته سراغ آدم میاد. تا اینکه متوجه شدم مثل بقیه رفتارها مون یک فعل اختیاریه. ما خودمون انتخاب می‌کنیم افسردگی کنیم. الان برای من مدت زیادیه که چراغ توجهم سمت افسردگی کردن و انتخاب به منزوی بودن هست. گاهی که از این انتخاب فرار میکنم یادم میاد که افسردگی کردن در قدیم چقدر بهم آسیب رسونده. ولی باز انگار دوست دارم یک مدت به همین حال باشم. در مورد سوالات آخر متن هم جوابم اینه که فکر میکنم باید اول چراغ توجه رو سمت خودمون بگیریم. وقتی ناشناخته‌های خودمون رو کشف کنیم شاید دیگه نیازی نباشه طرف مقابلمون برای دیدن ما چراغ توجهش رو سمت ما بده‌. البته متن خیلی کلی نوشته شده. چیزی بود که ازش برداشت کردم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید