چند سال پیش بود از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تخفیفهای مناسبی به بعضی از کتابفروشیها در ایام عید اختصاص داده شد. این تخفیفها به جهت ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی اتفاق افتاده بود تا دادن عیدیِ کتاب، رواج پیدا کند.
از آن سال به بعد، من هر سال خرید کتاب و یا تهیه هدیهای متفاوت از چند برگ کاغذ باارزش، برایم دغدغه شد و دلم میخواست بخش بسیار کوچکی از ترویج این فرهنگ باشم.
طوری برنامهریزی میکردم که برای همهمهمانها، حتماً همراه پاکت، کتاب یا هدیهای همراه کنم.
امسال نیز طبق عادت هر ساله همین کار را انجام دادم. لذت انتخاب کتاب یا هدیه برای کسانی که مهمان منزلمان میشوند، همیشه قندی بزرگ در دلم آب میکند.
آخرین باری که با چای، قندی میل کردم را به یاد ندارم، اما تا دلتان بخواهد، همراه برق نگاه مهمانهای کوچکم با دیدن هدیهها، کله قند درونم آب شده است.
این عادت فقط به جهت این نبود که میتوانستم مهمانها را با کتاب آشنا کنم، بلکه باعث میشد خود نیز با بعضی از کتابهایی که نخوانده بودم، بیشتر آشنا شوم. کتابهایی که
نامها و تیترهای جذابی را ارائه میدهند تا مخاطب کودک، نوجوان و جوان ناخودآگاه آنها را ورقی بزند.
عادت کتابخوانی یا خواندن کتابها به شیوهای عادت گونه به طرز عجیبی برای من مفید بوده.
به نحوی که تصور سپری کردن روزی بدون حضور در پیشگاه کتابهایم، برایم ناگوار و نگرانکننده است.
حس میکنم در حق دوستی با آنها مرتکب خطای بزرگی شدم. اما آنها میبینند در روزی پر از فعالیت و کار و خستگی، حداقل تورقی به یکی از آنها زدهام و برای لحظهای بیدار شدهام.
همان تورق چند دقیقهای و متبرک شدن لحظاتم با آنها، کافیست تا بدانند دوستیام همچنان استمرار دارد.
من با خود عهد کردم که روزانه هشت کتاب را تنها به میزان یک صفحه یا یک فصل کوتاه بخوانم. البته این تعداد، جدای از کتابهایی است که هفتگی و در روزهای مشخص سراغشان میروم، است.
گاهی خواندن همان یک صفحه و یا یک فصل، کمتر از ۵ دقیقه از من وقت میگیرد. اما این حُسن را دارد که عهدم وفا میشود.
من با عهدم، کتابهایم را قطره قطره مینوشم.
قطره قطره نوشیدن، یعنی همراه شدن با آنها در لحظه لحظههای زندگی.
یعنی تجربهی لذتبخش گذران ثانیهها؛ بدون نگرانی از گذشتنشان.،
قابلیت خننککننده – کتاب-قسمت 12
مسافران کاغذی من– کتاب قسمت 13
کام و آغوش جایگزین کتاب– قسمت 14
نوشیدن قطره – کتاب قسمت 15
کتابها، وعدهای مطبوع با صورتی آسیبپذیر – کتاب قسمت 16
خلبانِ واژهها -کتاب قسمت 17
کتاب، دوستی سرد و بیروح-قسمت 18
دواَبرو میان ثانیهها-قسمت 19