What, How, Why چگونه به دنیا معرفی شد؟
سایمون سینک نویسنده، مشاور، سخنران انگیزشی و همچنین مربی ارتباطات استراتژیک در دانشگاه کلمبیاست که عمدهی سخنرانیها و آثار او پیرامون مسائل مربوط به مدیریت و رهبری است. سینک نویسندهی چند کتاب پرفروش از جمله «با یک چرا شروع کن» و «رهبران آخر غذا میخورند» است.
در تد تاکی که من اخیرا از او دیده ام، او در تابلوی کنار دستش مدل زیر را نقاشی کرد
او مدلی را توضیح داد که اساس موضوعاتی بود که در کتابهایش به تفصیل آنها را بیان کردهاست.
او از برادران رایت، مارتین لوترکینگ و شرکت اپل گفت که چگونه چرائی خود را یافته و از آن برای نفوذ در قلب مخاطب استفاده کردند.
مثالهای سایمون سینک نویسندهی مشهور آمریکائی در زمینهی تجارت، این سوال را در ذهن من ایجاد کرد که چرایی من چیست؟ مدتهاست به آن فکر میکنم.
آنچه برای خود رسالت پنداشتهام که بالابردن سطح دانش و اطلاعات خودم و اطرافیانم است را در این دیدم که از جنبه کوچ نوجوان به آن بنگرم و چرایی بسیاری از مسائل و مشکلات امروزی در راه ارتباطگیری والد و نوجوان را بررسی کنم.
همیشه در کدام دایره چرخش می کنیم؟
آنچه که همیشه در بررسی مشکلات این حوزه به آن پرداختهایم دایره ی What و How بوده و کمتر سراغ چرایی آن رفتیم یا اگر هم رفتیم چون نتوانستهایم به ماهیت چرائی پی ببریم رهایش کرده و به دایره ی What و How بازگشتهایم.
با مثالی موضوع را شرح میدهم: کودک نوپایی را تصور کنید که کارهای مثبتاش از چشم والدین اش پنهان ماندهاست و والدیناش توجهی به ساخت یک قلعه شنی در کنار دریا، ساخت لگویی خلاقانه و شعرخوانیاش نکردهاند و یا ممکن است آنها این توجه را ابراز داشتهاند اما از چشم کودک پنهان مانده و او خود را شایسته تشویق بیشتری میدانستهاست.
او خشم خود را از این نادیدهگرفتنشدنها به سمت و سوی منفی برده و با آزمودن پدر و مادرش، تلاش میکند به نوعی منفی توجه آنها را به خود جلب کند.
او برنامه ریزی برای این جلب توجه منفی را از این موضوع آغاز میکند که برادر یا خواهر کوچکتر و یا دوستش را آزار دهد و یا وسیله ی دلخواه او را به زور از او دریافت کند.
او اینجا درمییابد که توانسته توجه والدیناش را به خود جلب کند و آنها مجبور هستند برای رفع مشکل مدام نامش را صدا بزنند، از او خواهش کنند و در نهایت او را محروم و یا تنبیه کنند.
این نمونه ی کوچکی از خشم ناخودآگاه کودکانی است که یا نتیجه تصورات غلط خود را بروز میدهند و یا نتیجه استنتاجات درست خود را عنوان میکنند.
در بحث نوجوان نیز همین منوال برقرار است، نوجوانی که مسایل و مشکلاتش را بجای مطرح کردن در خانواده با دوستانش عنوان می کند، هیچ موضوع جذابی را در بودن کنار خانواده اش حس نمیکند و آیندهای برای درسخواندن نمیبیند، دچار دایره ی What و How شدهاست و به جهت تمرکز والدین نیز بر این دوایر، چرائیِ زندگی خود و آنچه در آینده مایل به آن برسد را فدای روزمرگی می کند که پر از بی حوصلگی و پوچی است.
موارد بالا نمونههای سادهای بود که هرروزه والدین با آن مواجه هستند و این موضوعات را با مشاور و یا کوچ خود مطرح می کنند. آنها در چگونه و چه کاری انجام دادن فرزند خود مستاصل شده اند،
آیا به چرائی آن توجه می کنند؟
وقتی با What, How همیشه درگیریم…
اکنون کوچ والدینی هستم که یک فرزند جوان و یک فرزند نوجوان دارند. در ظاهر امر، والدین بسیار صبور و زحمتکشی هستند که(واقعا هم هستند) برای رفاه خانواده خود تلاش میکنند اما این تلاشها گاه والدین را به بیراههای کشانده که بازگشت از آن برایشان مشکل شدهاست.
اولین مسئله این خانواده، عدم وجود شرایط گفتگو برای خانواده است که باعث میشود در مسائل و مشکلات کل اعضا وارد اضطرابی بیمارگونه شده و نتوانند آنرا مدیریت کرده و موضوع را بدون دخالت فریادهای بیهوده خاتمه دهند.
دومین مسئله شرایطی از رفاه است که خانواده تصور میکند با ایجاد آن برای فرزند خود وظیفهی خود را در قبال او انجامدادهاست اما به جهت عدم اطلاع دقیق فرزندان از زحماتی که والدین برای فراهمکردن ایجاد این شرایط کشیدهاند، رفاه حاصله به نوعی جزوی از وظایف والدین در نظر گرفته میشود و فرزندان از این شرایط گاه حتی ناخواسته سواستفاده می کنند.
قصدم از موارد بالا اشاره به این مورد بود که در بحث پیدا نمودن چرائی هر مسئلهای، نگاه از بالا به پایین والدین به فرزندان بعنوان اشخاصی که دانایِ کل هستند، هیچگاه آنها را در جایگاه همدل و همراه فرزندان قرار نمیدهد. والدی که در شرایط خاص از کوره در میرود و پشت صدای قوی و خلقی آشفته پنهان میشود در حال ارسال چه پیامی به فرزندش است؟ او ناخواسته این پیام را ساطع می کند:
«تو نیز وقتی به سن من رسیدی میتوانی از حربه فریاد زدن برای رسیدن به مقاصدت استفاده کنی»
اما رجوع به چرائی میتواند این موضوع را گوشزد کند که به جای هرسکردن بیمهابای گلی که قارچ، ریشه و جانش را در حال مکیدن است به اصل موضوع آفت بپردازیم و هرچه سریعتر ریشهاش را از شرِّ این آفت برهانیم.
چگونه والدین در دایره Why قرار میگیرند؟
وقتی والدین شرایط امن گفتگو را فراهم نمایند، زمان ایجاد زمینهها برای ایجاد مرزهای موردتوافق والدین و فرزندان است. والدین تنها میتوانند پایههای فعالیت فرزندان خود را برای شکوفایی استعداد و علاقهشان فراهم کنند و موظف نیستند تمام آنچه در ابتدا موردنیاز یک فعالیت است را برای او فراهم کنند.
آنچه در این لحظه نادیده گرفته میشود میزان اشتیاق فرزند است که با تشویق و تنبیه نابجا، فراهم کردن کلیهی شرایط و عدم درگیری کامل فرزند با مهارت، مشخص و محرز نمیگردد.(به مقاله 3گام در جهت درونی شدن انگیزهها مراجعه گردد.)
زیرا فرزند درمییابد این تنها شرایط است که او را به جلو هل میدهد و خود او در جریان این هل دادهشدن قرار نگرفتهاست. گویی تنها در شبی سوارقطاری تندرو شده و صبح در ایستگاهی پیاده شدهاست. او از توصیف مناظر بیرون از قطار عاجز است و حتی لذتی هم تجربه نکرده، چون فرصتی برای دیدن آن نداشتهاست.
نتیجه گیری
زین پس برای بررسی هر موضوع و یا مشکلی به اصل «چرا» توجه کنید.
اگر فرزندی دارید که از ابتدا در منزل و کنار شما بزرگ شده و شما والد مستقیم و بیواسطهاش هستید، پس بدخلقیها، پرخاشگریها، تنگ نظریها، قدرنشناسیها و دوربودن از والدین را نیز تا حدود زیادی در همین کانون نیمگرم فراگرفته است و واسپاری این مسئولیت به جامعه، مدرسه و یا جمع دوستان تنها قرارگرفتن در دایرهی What و How است که شما را از فضای اصلی که باید درآن قرار بگیرد که همان Why است، دور میکند.
تصور نکنید قراردادن واژهی «چرا» در سوالاتتان هم میتواند شما را به مرکز دایره رهنمون کند. زیرا مخاطب شما همانند مثال کودک که در ابتدا اشاره کردم خود نیز از ماهیت آن آگاه نیست.
این چرایی مانند هستهی سفت هلویی شیرین درون این میوهی دوست داشتنی نهفته است و تا دندان و یا چاقو به آن حمله نکند در دسترس شما قرار نمیگیرد.
اما برای رسیدن به چرایی لازم نیست به سمت هر هستهای حمله کنید.
تنها لازم است هوشیار بوده و میوههای زندگیتان را حین تولد، رشد و تکامل رصد کرده و در زمانهای بحران به سمت آفت، شته و قارچهای مهاجم حمله و نابودشان کنید. آنگاه است که میتوانید میوه هایتان را سالم بچینید و از وجود ارزشمندشان لذت ببرید.
منابع:
کتاب ماندن در وضعیت آخر اثر امی ب.هریس و تامس ای. هریس
کتاب با چرا شروع کنید اثر سایمون سینک