👑باوری در کشور وجودم به نام «تو توانمند نیستی» به مقام پادشاهی باورها رسید.
با براندازی کدام سلسله، چندان در خاطرم نیست. اما او پادشاهی زورگو و بداخلاق بود. به معاونینش هم اجازه اظهار نظر نمیداد. همه کشور وجودم را به عکس خودش مزین کرده بود و هیچ دموکراسی جز دیکتاتوری مطلق خودش را نمیپذیرفت.
البته تقصیر خودم بود که به او کمک کردم به پادشاهی برسد، شاید نمیدانستم این پادشاهی باعث میشود کشور وجودم را به سمت تباهی بکشاند.
او قرار بود همه چیز را اصلاح کند، اما اینطور نشد.
قرار بود کشور وجودم را از بناهای جذاب و دوست داشتنی پر کند، اما کم کم متوجه شدم او تمام بناهای با قدمت و عظمتم را هم به پشتهای از خاک تبدیل کرده است.
نگرانی سراسر کشورم را فراگرفت. هرروز نام و نشان خود را سراسر وجودم فریاد میزد و اجازه نمیداد باورهای اپوزیسیون* صدایی برای مخالفت حتی در گلو خفه کنند.
همان صداهای خفه را نیز در دادگاهها سرگردان کرده بود تا بیسروصدا، به جرمهای پوچ، به دارشان بیاویزد.
همهی باورها مجبور بودند در گروههای زیرزمینی و خارج از دید، دور هم جمع شوند و برای راه چاره بیاندیشند.
فعالیتهای زیرزمینی ادامه داشت تا اینکه پادشاه بدخلق، از جایی که فکرش را هم نمی کرد، ضربه خورد.
در یک تماس ویدوئی با سرگروه دوره کوچینگ، او ناگهان گفت:
شما خیلی توانمند هستی.
پادشاه انتظار این جمله را از هیچ کس نداشت. به قدری خود را قدرتمند پنداشته بود که تصور نمیکرد کسی چنین ناشیانه و غیرعامدانه، بتواند تمام ریشههای حکومتش را از جا برکند.
در ابتدا خم شد، بعد شکست و در گورستان باورها برای همیشه دفن شد.
خم شدن باور، نشانههای ابتدایی پیروزی برای جناح اپوزیسیون بود. آنها نشانه را که دریافت کردند، فعالیتهایشان را با شهامت از زیرزمین به روی زمین آوردند.
شکستن و دفن شدن که اتفاق افتاد، آنها جشنی برپا کردند.
بعد از جشن، آبادانی کشور، تنها هدف آنها بود و هست.
شرح کوتاه و داستانی از مسیر تغییر باورم «تو توانمند نیستی» به «تو هرکاری از دستت برمیاد» بود. مسیری که از تیر 1400 شروع شد، فروردین 1401 در نقطه عطف قرار گرفت و تا امروز جریان دارد.
باورهای ما گاه با تار و و پود وجودمان بافته میشوند. گاهی حتی توان جداسازی آنها را نیز از خود نداریم. اما فرش همین باورها، اگر کمتر مورداستفاده قرار گیرد، دیگر چندان در وجودمان تکرار نمیشوند.
❓اگر باور اشتباهی در کشور وجود خود پهن کردهاید، وقت آن نیست که جمعش کنید؟
❓تا کی منتظر نجات از طرف دیگران و یا شرایط بهتر میمانید؟
🥀باورهای اپوزیسیون وقتی بیش از حد، پیر و فرتوت شوند، در تمامیت خودشان هم ممکن است شک کنند و آنگاه پادشاهباورِ زورگو، دیگر هیچ بنای زیبایی در وجودتان باقی نخواهد گذاشت.
*اپوزیسیون: در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود که در صدد براندازی نظام حاکم هستند . این امر لزوماً به معنی مخالفت با اصل نظام حکومت نیست، بلکه ممکن است به مخالفت با آن بخش که دولت را در دست دارد تنزل کند.