پختن کیک به جهت وقتگیر بودن و نیاز به دقت زیاد در جزئیات مراحل، برایم چندان جالب نبود و نیست. البته این در مورد کلیت موضوع آشپزی نیز برایم صدق میکند.
درواقع همیشه علاقه داشتم و دارم غذاهایی را درست کنم که در آنها به صورت کامل مهارت دارم و انگار دست و پا زدن برای یادگیری دستور غذاهای جدید و سخت را دوستداشتنی نمیدانم.
وقتی نحوه درست کردن کیک فنجانی را یاد گرفتم، به دلیل راحت بودنش چندین بار امتحانش کردم که مورد استقبال کودکانم نیز قرار گرفت.
اما آخرین بار به دلیل بیدقتی در انجام مراحلش، کیک و فنجان تا انتهای مراحل پخت، اختلافات را کنار گذاشتند و به جدایی راضی نشدند.
البته از آنجا که ما راضی به وصلت دائمی آنها نبودیم، بوسیله قاشق، کیک عاشق را از معشوقش جدا کردیم.
قساوت آن روز، باعث شد کیک فنجانی برای همیشه از لیست دسرهایم خارج شود.
❓اما این وصلت نامیمون؛ جز بیقواره شدن برای مایع کیک که قرار بود به کیکی خوش فرم تبدیل شود، چه چیز داشت؟
❓ماندن در رابطهای که عاشق، معشوق را تنها برای چسبیدن به خود؛ بدون در نظر گرفتن فردیتش بخواهد، چه فایدهای دارد؟
یاد رابطههایی در گذشتهام افتادم که درونشان چیزی از خودم نمانده بود و تنها به فرمی تبدیل شده بودم که شخص مقابلم میخواست.
کیک من اگر حین پخته شدن، متوجه رابطهای پرضررش با فنجان میشد و به موقع از آن خارج میشد، ما مجبور نبودیم، قاشق را برای جدا کردنشان به زحمت بیندازیم.
شاید فکر کنید برای کمکاری و عدم دقت کافی آنروزم، به دنبال مقصر میگردم.
البته که فکرتان پر بیراه نیست.
🌹شاید همین یادداشت باعث شود که بجای سرزش کیک و فنجان، بار دیگر وصلت موقتی میان آنها ایجاد کنم.
آرزویی برای یک رابطه تمامشده-رابطه-قسمت 2
آرامش از آغوش یا از رابطه؟قسمت 3
فرزند، جایزه یا عذاب؟-قسمت 7