یادروز 2مهر02-نگهدار من

نگهدار من

گر نگهدار من آن است که من می‌دانم…

پنجشنبه هفته گذشته، ساعت از 12 عبور کرده بود که از ارگانی بالادستی تماس داشتم. درخواست صریح و روشن بود. ضررورت مراجعه من به ارگان، دریافت برگه تفهیم اتهام در روز شنبه و شرکت در جلسه کمیته انضباطی در روز پنجشنبه.

تقریبا می‌دانستم منشا آن از کدام سرچشمه، آب گوارایی می‌نوشد. نگران نشدم. اما بدنم طبق روال سابق تلاش کرد که با تپش قلبی جزئی، نگرانی را گسترش دهد.

علت دقیق برای مغزم هنوز نامعلوم بود، بنابراین او هم نمی توانست براحتی با تحلیل قلب را آرام کند.

🥀جملات انگیزشی هم تاثیر مستقیمی برایم نداشته و ندارند.

با مشغول شدن به زندگی و کارهایی که داشتم و مهدیاری که همراهم بود، تنها توانستم برای ساعاتی فراموشش کنم.

در حین بازگشت به خانه دوباره به یادش افتادم و با یکی از اشخاص نزدیک، مشورتی جزئی کردم.

عصر مهمان بودم و دیگر حتی خاطرم هم تلاشی برای به یاد آوردن‌اش در مهمانی نکرد.

حتی جمعه هم به جهت حضور در باشگاه پینت‌بال و دیدن رفقای پینت‌بالیِ مشتاق و کری خواندن‌ها، نگرانی رنگ باخته بود.

اول مهر شد.

امیررضا که رساندیم، جهت دریافت برگه مراجعه کردم. برگه را گرفتم و از پله‌ها پایین آمدم.

هنوز به طبقه اول نرسیده بودم که از ماهیت اصلی آن مطلع شدم.

😲بعید می‌دانم تاکنون در زندگی‌ام تا این اندازه متعجب شده باشم.
دهانم ناخودآگاه در میان پله‌ها واکنش به تعجب را نشان داد و مدام بازتر شد.

موارد مطرح شده، با هیچ منطقی، شایسته‌ی دریافت این اندازه از خصومت و دشمنی نبودند.

با همان تعجب، لحظه‌های درآمیخته اشک و لبخند و گفتگو در خصوص فرضیه‌های ممکن، سر کار رسیدم.

مدارک و توضیحاتم را تا پایان وقت آماده کردم تا برای جلسه روز پنجشنبه به جلسه ببرم.

آخر وقت اداری بود که همکارم، راز شروع این ماجرا را برایم فاش کرد.

این رازِ عجیب اما واقعی، از کنار هم قرار گرفتن، چندین عامل تصادفی خبر می‌داد که اگر در داستانی، آنها را کنار هم ‌بخوانم، باورپذیری داستان برایم زیر سوال می‌رود.

🚄عاملین تصادفی سوار قطاری شدند برای مقصدی نامعلوم.

💐اکنون که در حال نوشتن این یادروز هستم و تا روز جلسه فرصت دارم، تنها یک جمله میان مغز و زبانم می‌چرخد.

گر نگهدار من آن است که من می‌دانم

شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید