با معرفی استاد عزیزم سری به کتاب کوتاه اما جذابی به نام میانمایگی، رسالهای انتقادی درباره فرهنگ، سیاست و زندگی نوشته نادر فتورهچی زدم.
مطمئنم این عنوان را اگر هرجایی میدیدم، نه ازآن سردرمیآوردم و نه جذابیتی برایم ایجاد میکرد.
رسالهای بود پر از جستار که هر یکی از آن دیگری جذابتر. گاهی که میان اسامی متعدد گم میشدم، به ویکیپدیا (که خدا آفرینندهاش را بیامرزد)مراجعه میکردم تا نامهایی که بردهشده را، بیشتر بشناسم.
یکی از مقالهها به خودکشی «هیث لجر» بازیگر معروف فیلم «شوالیه تاریکی» پرداختهبود که من آشنایی چندانی با اسم و رسمش نداشتم. او که برای بیدارکردن هیولای جوکر در وجودش، خود را 6 هفته در اتاقی حبس کرد و بارها به موضوعات فیلم عمیقا فکر کرد.
پس از اینکه جوکر در وجودش شکلگرفت، دیگر قادر به جداسازی این نقش از وجود اصلی خود نبود.
او به هیولای امر منفی تبدیل شده بود و بارها هشدار داده بود که داروهایش کمکی به او نمیکنند و اوضاع روحیاش مساعد نیست، اما این بار هیولای رسانه، او را به بازی رسانهای متهم کرد و حرفهایش را نادیده گرفت.
هیچگاه در زندگیام، پیگیری اخبار روز برایم در اولویت نبود، حتی این بار نیز که از چنین اتفاق مهمی که مطمئنا سروصدای زیادی در زمانهی خودش و بعد از آن به پا کرد، آگاه نبودم، خودم را شماتت نکردم.
زیرا من با خواندن مقالهای وزین و ارزشمند، از موضوع اطلاع پیدا کردم و حتی اگر قبل از این هم میدانستم، تاثیری جز افسوس در زندگی روزمرهام نداشت.
دانشی که خواندن یک مقالهی چند صفحهای به وجودم واردمیکند، میارزد به پرسه میان هزاران صفحه خبرهای متعدد روز که خواندنشان، تنها زحمت سلولهای مغز را برای بایگانی زیاد میکند.
هیث لجر نتوانست از زیر بار منفیِ نقش جوکر، بهموقع خارجشده و به زندگی عادی و دوستداشتنی خود برگردد، اما من این فرصت را هنوز دارم تا میان کتابها، جستارها و دستنوشتهها، نقش واقعی و اصلی خودم را در این جهان بیابم و آنرا در وجودم برای همیشه جاودان کنم.
گوشنوش 15 تیر 1402
منتشرشده در کانال تلگرام https://t.me/taherehkhademi
گوشنوش آزادی از زندان اضطراب-گوشنوش 07تیر02 را شاید دوست داشته باشید
1 دیدگاه دربارهٔ «نقش اصیل و جاودان من»
ویس جالب و جذابی بود. ممنون خانم خادمی عزیز