بنویس
نوشتن یکی از آن توصیههایی است که معمولا از ده نفر، شاید یک نفر آنرا بعنوان توصیه، اجرا کند.
انگار همه به قدری به بیفایده بودن آن ایمان دارند و سالهاست تجربهاش میکنند. تمام زوایای پیدا و پنهان آن را میدانند و دلیلی برای امتحان دوبارهاش نمیبینند.
اما توصیهی تمام نشدنیِ من: بنویس.
شاید از منظرهی پیدایش مطلعیم، اما از پنهانش تا بیقضاوت و رها ننویسیم، مطلع نمیشویم.
از دیروز عادت چک کردن بیهودهی شبکههای اجتماعی را به «نوشتن جمله» تبدیل کردهام.
ایجاد یادداشت را در آسانترین مسیر ممکن در تلفنم قرار دادهام تا هیچ دلیلی برای ننوشتن نداشته باشم.
شروع خوبی بود. با همه مشغله و کارهای متعدد این روزها، چند بار نوشتم.
به هیچ متن قابل توجهی هم تبدیل نشد اما نرمش خوبی بود.
نوشتن قسمت 5 – سبد واژه
نوشتن قسمت 6 – نامه به نوشتن
نوشتن-قسمت 7 – سخره نوشتن
نوشتن-قسمت 8 – قطار واژه
نوشتن-قسمت 9 – ملاقات با نوشتن
نوشتن-قسمت 11 – روستای نویسندگی
نوشتن-قسمت 13 – بنویس تا برسی
نوشتن-قسمت 14 – کاش نویسنده میشد
نوشتن-قسمت 15– به گمانم هرگز
نوشتن – قسمت 16 – وقتی خلاقیت دستِ پایم را گرفت