جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مونولوگ جکوزی

جکوزی

استخر خلوت و خالی بود. ساعت خیلی خوبی واسه شنا بود. البته برای کسی که شنا بلد باشه، نه واسه کسی مثه من که فقط عین قورباغه‌ها، دست و پا میزنه.

البته اون آدم مثبته که همه تو خودمون داریم، همیشه بهم میگفت:«همین که ورزش میکنی کافیه.فکر نکن کمه. بقیه همینم نمی کنن»

نیم ساعت شنا و ایروبیک تو آب رو که تمام کردم، رفتم سمت استخر آب سرد و جکوزی.

اونا پشت دیواره‌ای بودند تا استخر و مکان ورود به استخر رو از هم جدا می‌کرد.
اونجا هم خلوت بود. هیچ کی توشون نبود.
دلم خواست یه کم به عضلاتم شوک بدهم، اول یه کم تو آب سرد موندم. بعد که دیدم دارم یخ میزنم، رفتم سمت جکوزی.

خواستم وارد جکوزی بشم. درست نفهمیدم دقیقا چی شد؟ اول سرم گیج رفت و بعد سُر خوردم، یا اول سُر خوردم بعد سرم گیج رفت!

 

یهو دیدم انگار می‌خوام تو جکوزی با اون آب داغ، اونم وقتی دارم یخ میزم، شیرجه بزنم.
این شد که به سمت ته جکوزی حمله کردم.

خوب حمله‌ی بدی بود. تلفات زیادی نداشت، جوری که من حمله کرده بودم، باید مطمئن می بودم که سرم ته جکوزی می‌خوره. همین هم شد.
سرم که به ته استخر خورد، هنوز تو خودم بود. سرم گیج بود، اما میتونستم دست و پا بزنم. اما جون نداشتم.

همه بدنم کرخت شده بود. نا نداشت، آخه گیج بود که الان داشتی یخ میکردی، یهو چرا همه جا داغ شد.
دوباره عین قورباغه، دست و پا زدم.

چند دقیقه که گذشت و نتونستم بیام روی آب، دیگه دیدم از بیرون دارم خودمو تماشا میکنم.چقدر خوب بود. انگاری بال داشتم. خودمو دیدم که ته جکوزی آروم خوابیده.

یه کم که واسه خودم دلسوزی کردم، یه زنِ احمق، همه هوش و حواسم رو با جیغ بینفشش بُرد.

خلاصه اینکه دیگه دورم که جمع شدن، من تنهاشون گذاشتم که ببینم اینطرفها چه خبره؟

خوب، این داستان من بود. حالا نوبت شماست!

پ.ن: روایت این مونولوگ از زبان کسی است که اتفاقی از عالم دیگری سردرآورده است و مشغول تعریف لحظه‌های آخر حیات خود برای سایرین است.

این روایت زمانی به ذهنم خطور کرد که خود در حال سقوط بودم در شرایط مشابه مونولوگ بودم.

پست های مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید