موبایل برای چه آفریده شد؟

موبایل آفرید

من برای چه آفریده شدم؟

منظورم تو نیستی. من، من، تلفن همراه، گوشی موبایل، گوشکوب، هَوَنگ دسته، یا هر اسم دیگری که نثارم می‌کنید.

سابق بر این تنها برای ارسال پیامک و اعلام حضور بودم. یا برای تک زنگی کوتاه به دوست و فامیل یا جوکی خنده‌دار.

تمام دلایلِ داشتنِ من در همین‌ها خلاصه می‌شد و بس.

البته تا جایی که یادم هست، همین کاربرد هم با فاصله‌ی زمانی متفاوتی میان کشورها تُقس* شد.

بهرحال فرقی باید میان کشور سازنده و مصرف‌کننده وجود داشته باشد.

زمانی که هنوز در بعضی کشورها، فرق چندانی با گوشکوب نداشتم، در کشور مبدعم، اتصال به نت برایم فعال می‌شد و کاربردهای اجتماعی‌ام گسترش می‌یافت.

دلیل ابتدایی تولید من، شاید همان ایده‌ی مضحک «دهکده جهانی» باشد.

ارتباطاتی سهل، طوری که حس کنی دسترسی‌ات به دوست قدیمی 20 ساله که سالهاست در اوتاوا زندگی می‌کند، همچون رفتن به بقالی سر کوچه راحت باشد.

هرچند که در ابتدا این رویا محقق شد، اما هم‌اکنون این دهکده جهانی تبدیل به جزایری منفک شده و هرکس قلمروی خود را با من مشخص کرده است.

اما من در این سالها، تغییر کاربری زیادی داشته‌ام. از وسیله‌ای برای خرید مایحتاج و لباس و کیف و کفش، تا کتاب و هر چیزی که فکرش را کنی.

با همه این نوع کاربری‌ها، هیچگاه ماهیت اصلی خود را فراموش نکردم. ولی با برخی از کاربری‌های خودم، حس چندان خوبی ندارم.

قرار نبود هموار کردن کارها توسط من، دسترس بودنم را برای ارضای نیازهای اصلی‌تان فراهم کند.

من برای وصل کردن آدم‌های دور از هم آمده بودم، نه برای جدا کردن افراد نزدیک هم.

من برای اطلاع مادری از مکان فعلی پسر و زمان رسیدنش به خانه آفریده شدم، نه برای بی‌خبری مادر از آنچه پسر با من انجام می‌دهد.

گاهی که به نحوه‌ی استفاده‌ام فکر می‌کنم، دلم می‌خواهد زمان را به ۵۰ سال قبل برگردانم و چراغی را که در مغز مارتین کوپر^، روشن کردم، برای همیشه خاموش کنم.

او پس از مدت‌ها خود نیز به این نتیجه رسید که انسان‌ها باید من را زمین بگذارند و کمی هم زندگی کنند.

اتفاقی که انسان‌ها حتی آن را در سرویس بهداشتی، حمام و هنگام خواب نیز تجربه نمی‌کنند.

انگار انسان‌ها زندگی کردن یادشان رفته است.

چه آنها که زندگی قبل از من را دیده‌اند و چه آنها که هیچگاه زندگی بدون من را ندیده‌اند، نمی‌توانند روزهایی بی‌من را رویابافی کنند.

من تنها یک وسیله‌ی ساده مانند مداد، دیگ، چنگال و انبردست هستم، تنها با این تفاوت که کاربردهایم روز به روز بیشتر می‌شود.

اگر روزی انبردستی برای خوردن غذا ابداع شود که با هر بار استفاده، بخشی از لب‌هایت را هم با غذا ببلعی، بخاطر جدید بودنش از آن استفاده می‌کنی؟

من نیز با هر کاربرد اضافه‌ام، در حال کندن احساسی، لبخندی، رویایی، شوقی و عملی از وجودت هستم.

 

 

*تُقس به معنای تقسیم و پراکنده

^کوپر در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی در موتورولا، نخستین تلفن همراه دستی (متمایز از تلفن هوشمند امروزی) را در سال ١٩٧٣ اختراع کرد و تیم توسعه‌دهندهٔ آن را هدایت کرد و در سال ١٩٨٣ به بازار عرضه کرد. از وی به عنوان «پدر تلفن همراه (دستی)» نیز یاد می‌شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید