🔹کسی که نامش خوانده نمیشود، اما ناگهان ظاهر میشود.
🔹کسی که زمان رسیدنش، بیموقعترینِ وقتهاست.
🔹کسی که میداند زمانی باید برسد که هیچچیز سر جای خود در خانهی میزبان نیست.
🔹کسی که به آماده بودن خانهی میزبان اهمیتی نمیدهد.
🔹کسی که برای رفتن به خانهی میزبان نیاز به هیچ دلیلی ندارد.
🔹کسی که برای ماندن در وعده شام، نیاز به هیچ تعارفی ندارد.
🔹کسی که از میزان اندوختههای آجیل و میوه و شیرینیِ خانهی میزبان، کاملا مطلع است.
🔹کسی که پس از صرف شام و چای هم، دلیلی برای رفتن ندارد.
🔹کسی که به ماندن برای خواب در خانهی میزبان، همیشه تمایل دارد.
🔹کسی که هیچ کاری برای انجام در منزل خود ندارد.
🔹کسی که صبحگاه نیز، کار ضروری ندارد.
🔹کسی که زمان رفتنش، حتی دست خودش هم نیست.
من در زندگیم تنها یک بار تجربهی میزبانی از مهمانانی ناخوانده را داشتم. خانوادهای 5نفره، شوخ و شاد که پیکانی قدیمی داشتند و از تهران، سرزده به منزل ما آمدند.
آشنایی آنها با پدرم از سالها قبل بود و بعد از آن سالها، پدرم، تماسی با همسر خانواده نداشت.
🌻تجربه داشتن مهمان ناخواندهی اینچنینی در فرهنگ شهر من، چندان پرتکرار نیست و ما دیگر سعادتِ دیدار مهمانهایی سرزده و ناآشنا را نداشتیم.