جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مهمانی درد و عدم میزبانیِ من

میزبانی درد مهمانی

امروز صبح با دردی در بدنم بیدار شدم. ساعت محتاطانه به چهار نزدیک می‌شد که از جا برخاستم.

حسی درونی من را به سمت سلامتی می‌برد، اما حسی بیرونی مرا مریض جلوه می‌داد.

قهوه و آب لیمو عسل برای خود آماده کردم تا با صرف آنها کمی انرژی بگیرم. اما انگار انرژی با من قهر کرده بود. درد به خود اجازه داده بود در غیبت انرژی و در بهترین زمان صبحگاهی به وجودم وارد شود.

گرسنه بودم و خوردن قرص مسکن کار مناسبی نبود. نانی در تستر گذاشتم تا برشته شود. تُستر قابلیت تبدیل نانی سرد و یخ‌زده را به نانی تازه دارد و انتخاب همیشگی من بجای مایکروفر است.

نان تازه و پنیر لقمان، هنگام گرسنگی به اندازه یک دست چلوکباب همراه با مخلفات به من می‌چسبد.

استامینوفن را که بالا انداختم فکر کردم است که درد، خداحافظی پرسوز و آهی با من می‌کند و می‌رود. اما انگار چندان علاقه‌ای به پایان مهمانی نداشت.

شاید انتظار داشت پذیرایی گرمتری با انواع قرص‌ها و استراحت از او کنم. از آنجا که نه اهل قرص هستم و نه اهل خوابیدن زیاد، هیچ گاه میزبان خوبی برای دردهایم نیستم.

💤این بار استامینوفن بود که می‌خواست زمینم بزند. به جای اینکه دردم را بگیرد و سرحالم کند، خواب را به چشمانم وارد کرد.

 

خواب-قسمت 2 عالی یا فانی؟

خواب-قسمت 3-سرزنش 

خواب قسمت 4-احساس خستگی 

خواب-قسمت 5-لذت

خواب-قسمت 6-کنسرت بی‌مجوز باران 

خواب قسمت 7- مدیریت زمان یا انرژی

خواب-قسمت 8-لالایی یا آرامش؟

خواب قسمت 10-تو با دکمه میخوابی

خواب-براستی رئیس کیست؟ قسمت 11

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید