جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

منگنه به روایت کاریکلماتور

منگنه

💠وقتی طاقت کاغذهای زیاد را ندارد با کوچکترین فشار، روی کاغذ بالا می‌آورد.

💠کاش می‌توانستم روزهای خوب را به یکدیگر منگنه کنم.

💠حتما باید کسی لای منگنه قرار بگیرد تا حرف بزند؟

💠دستم رفت لای منگنه نگاهت، چگونه بی‌اثر از آن جدا شوم؟

💠کاغذها همیشه در فشار منگنه قرار می‌گیرند؟ حال، منگنه آنها را می‌بوسد یا گاز می‌گیرد؟

💠منگنه به کازیه تلفن زد که از آویزان ماندن خسته شده و می‌خواهد کمی بخوابد.

💠میان زورآزمایی پانچ و منگنه، دوست دارم منگنه برنده باشد و زیر بار سوراخ شدن ‌نرود.

💠منگنه از روی میزم گاه روی دست دیگران پر میکشد، انگار دلش می‌خواهد از اوضاع میز دیگران هم مطلع شود.

💠گاه که بدقلق می‌شود، سرش را به میز میکوبم، عجب جان سخت است که نمی‌شکند.

💠منگنه هم به خلال نیاز دارد. غذا که درونش گیر می‌کند، نمی‌تواند درست کار کند.

💠منگنه و کازیه روی میزم، دوستانی صمیمی شده‌اند، به علاقه‌شان حسودی‌ام می‌شود.

خون به روایت کاریکلماتور را شاید دوست داشته باشید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید