جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ماندن یا جنگیدن در زمین‌بازی-قسمت 1

ماند یا جنگیدن در زمین بازی

به نام یزدان پاک

  • ماندن یا جنگیدن در زمین بازی – قسمت اول

دوران مهدکودکم را هیچگاه دوست نداشتم. برخلاف خواهرم که با تفاوتی دوساله به همان مهد رفت و خاطرات بی‌نظیری از آنجا دارد، روزهای مهدکودکِ من تنهاوتنها کابوسی فراموش‌نشدنی تمام عمرم است که گاهی نمی‌توانم از شرّ دردِ زخم روزهایش خلاص شوم.

روزهایی که با تحقیر و نادیده‌انگاری از سوی مربیان همراه بود و صداهای کودکانی که به جهت ناسازگاری از سوی مربیِ خود تنبیه می‌شدند، بخشی از کابوس‌های شبانه‌ام بود.

اما کتابی که این روزها مرا به شدت به آن روزها برمی‌گرداند و ریشه‌ی بسیاری از ناملایمات سالهایم را برایم روشن می‌کند کتابی است با نام:

«ماندن در وضعیت آخر» اثر تامس ای.هریس و امی ب.هریس

کتابی شگفت انگیز که با اینکه هنوز تمامش نکردم اما مطالبش را بارهاوبارها مرور و بازخوانی کردم.

کتاب از 3 شخصیتی در وجودمان حرف می‌زند که درون ما هستند و ما مدام با آنها در رفتارهایمان  و انتخاب‌هایمان، تصمیماتی می‌گیریم. ما از آنهاییم و آنها نیز منحصرا از آنِ ما و یکتا هستند.

این شخصیتها که در طول زندگی با ما بزرگ می شوند، عصبانی می‌شوند، ادب می‌شوند، شادمان می‌شوند، پاسخ دندان‌شکن می‌دهند و گاهی هم افسردگی پیشه کرده و گوشه‌ی انزوا را انتخاب می‌کنند.

آنچه که برایم جالب بوده و هست تشخیص تمایز این شخصیتها از همدیگر برای ورودشان به بخش های مختلف زندگی مان است.

شخصیت ها

  • شخصیت‌ها در زمین بازی چگونه از هم تمیز داده‌می‌شوند؟

شخصیت های بالا گاه به دلیل ساده بودنشان نادیده نیز انگاشته می‌شوند. درحالی‌که باید هرروز و در هر لحظه به آنها بیاندیشیم و برایشان نقش خوبی در زمین‌های مختلف بازیِ زندگی‌مان انتخاب کنیم.

اگر تصور کنیم که هر شخص 3 شخصیت دیگر در درون خود دارد وقتی دو نفر باهم در حال گفتگو هستند، گویی 6 نفر در این محاوره درگیر هستند.

هر کدام از این 6 نفر در مواقعی که خود مناسب می‌بینند وارد گفتگو می‌شوند.

درست و یا نادرست بودن ورود هر کدام از شخصیتها به بخش‌هایی از گفتگو، بسته به مهارت های فردی، نوع گفتگو، طرفهای گفتگو و پیشینه‌ی گفتگو متفاوت است.

در صورتی که بتوان هر گفتگویی را تقسیم‌بندی کرد می‌توان به الگوی مشخصی رسید که البته برای هر شخص متفاوت خواهد بود.

حتی ممکن‌است طرف گفتگو نیز مخاطب خود را به اشتباه انتخاب کند.

  • شخصیتهای مخاطب چگونه در زمین بازی زندگیِ ما انتخاب می‌شوند؟

مثال: علی را معلمی است که در تعاملات خود با شاگردان هر نوع صمیمیت را زیادروی می‌داند و تلاش می‌کند همیشه از موضعی بالاتر به آنها بنگرد. او هرگاه که خطایی در کلاس ببیند دانش آموز مربوطه را مسخره می‌کند و تلاش می‌کند دانش خود را به طور کامل به کلاس نشان بدهد.

اما احمد را معلمی است که به شاگردانش احترام می‌گذارد، اشتباهاتشان را بدون ایجاد هیچ احساس شرمی برطرف می‌کند، اطلاعات خود را محدود می‌داند و شاگردانش را همواره به یادگیری صحیح ترغیب می‌کند.

علی همیشه از شخصیت والد خود با شخصیت کودک شاگردان ارتباط می‌گیرد و قصد دارد با اصلاحاتی که انجام می‌دهد به نوعی در تربیت آنها نیز سهیم باشد. که البته احمد نیز همین هدف را با نحوه تدریس خود دنبال می‌کند.

زمین بازی کلاس برای علی همیشه باید با برد اتمام یابد. او منفعل بودن شاگردان را برنمی‌تابد و تلاش می کند با تمام ابزارهایی که در اختیار معلم قراردارد، بازی را به نفع خود تمام کند.

درحالی که زمین بازی برای احمد مکانی برای انتقال دانش دوسویه است. برد در این زمین به معنای رضایت شاگردان از کلاس و داشتن لحظات خوب است و ابزارهای معلمی تنها برای سنجش میزان یادگیری استفاده می‌شود.


        زمین بازی

اما احمد دانش آموزان کلاس‌اش را انسان‌های در حال رشد می‌بیند و حربه ایجاد ترس، تحقیر و شرم را کنار نهاده و ضرورتی نیز در استفاده از آنها نمی‌بیند. شخصیتی که او مخاطب خود قرار می‌دهد بالغ شاگردان است.

     

  • چرا با توجه به یکسان بودن اهداف علی و احمد نحوه‌ی ارتباط‌گیری آنها متفاوت است؟

علی شخصیت کودک شاگردان را نشانه گرفت و احمد شخصیت بالغ آنها را.

علی به تخریب و کوچک شمردن شخصیت کودک آنها همت گمارده و احمد محترم شمردن شخصیت بالغ را مقدم می‌داند.

و آنچه که از تربیت و رشد نصیب فضای کلاس خواهدشد نیز تفاوت عمده ای باهم دارند.

در کلاس علی تعامل شاگردان با معلم بسیار کم، شاگردان در خصوص مسائل درسی منفعل هستند و مدام به ساعت خود می‌نگرند.

اما در کلاس احمد تعامل شاگردان با معلم بالا، شاگردان با درس ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند و مدام به ساعت خود را نمی‌نگرند.

  • نتیجه‌ی بازیِ خوب در زمین بازی

آنچه که در مسائل پیش پاافتاده و حتی عمیق زمین‌های بازی مختلف خانه، محل کار، جمع دوستان و جامعه با آن مواجه هستیم و در بسیاری از مواقع دچار مشکلات عدیده می‌شویم تقابل شخصیت‌ها است که وقتی اشتباهی واردشدند و تقابل‌های منفی را رقم زدند، بخشی از تجربه‌های زیسته‌ی ما شده و به مرور زمان شخصیتمان را شکل می‌دهند.

ماندن طولانی مدت در شخصیت والد (همچون مثال بالا) در زمین‌های بازی میتواند به مرور زمان مضرات زیادی را برای هر فرد به دنبال داشته‌باشد که خودِ فرد از بودن در این شخصیت و معایب آن آگاه نیست.

مسلم است که افرادی که در جنبه مقابل این افراد هستند دو شیوه رفتار را پی می‌گیرند:

1.در شخصیت کودک و بی دفاعِ خود همیشه باقی می مانند.

2.در شخصیت بالغ قرار گرفته و مدام با تنش‌های ارتباطی با یکدیگر روبه رو می‌شوند.

لازم است خاطر نشان کنم که ورود به شخصیتهای بالا تنها در زمان تقابل با شخص والد اتفاق می‌افتد و در تعاملات دیگر کمتر بوجودمی‌آید.

تلاش برای شناخت هر کدام از شخصیت ها در زمین‌های بازی متفاوت، حسن این را دارد که بتوانیم جایگاه درست را شناخته و در پی ترمیم رفتارهای متقابل گذشته باشیم.

 

منابع:

کتاب ماندن در وضعیت آخر اثر تامس هریس

مقاله دختری که به فرار نه گفت و غم را در آغوش کشید و بند ناف روانی تان را می شناسید شاید برایتان جالب باشد

 

24 دیدگاه دربارهٔ «ماندن یا جنگیدن در زمین‌بازی-قسمت 1»

  1. برای مطلب مفیدتون و معرفی کتاب ممنونم🙏🏻 امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید🙏🏻🌸🌸

  2. به خاطر خاطرات تلخ مهدکودک‌تون ناراحت شدم😔
    به خاطر اطلاعاتی که دادید ممنون🙏🏻🙏🏻🌸

  3. زهرا زمانلو

    دقیقن طاهره بانوی عزیزم
    شناخت هر لحظه این گفتگو درونی در مواجهه با شرایط و انسانهای دیگه و سوق دادنش به سمت بالغ میتونه
    خیلی از سو تفاهمات و ناراحتی ها رو رفع کنه و اصلن نذاره که بوجود بیان

  4. مسلم مظاهری

    ممنونم از مطلبی که به اشتراک گذاشتید، واجب شد که من هم مطالعه کنم

    1. من چند تا مطلب رو از کتابها تلفیق کردم ولی کتاب وضعیت آخر خیلی دید رو گسترش میده چون میفهمید هر لحظه در حال تصمیم گیری با کدون شخصیت هستید

  5. دست مریزاد خانم خادمی عزیز
    فقط فکر کنم باید مطالب را ویرایش کنید، چون خطاهای نگارشی دیدم که حس کردم بیشتر ناشی از شتابزدگی بوده .
    و پیشنهاد دیگری که دارم این است که از فونت جذاب‌تری استفاده کنید و رنگ و بولد و هایلات کردن را هم به نوشته‌هایتان اضافه کنید که نوشته جذابیت بیشتری برای خواندن پیدا کند و مخاطب را ترغیب کند.

  6. سلام طاهره‌جان
    اینکه از یک کتاب استفاده کردی خودش یک ایده‌ی خوب برای یادداشت‌نویسیه.
    چه کتاب جالبی بود و چه قدر خوب که با مثال و شکل توضیح دادی. باعث شد با رغبت بیشتری بخونم و راحت‌تر بفهمم.
    مرسی ازت

    1. سلام عزیزم
      ممنونم کتاب بسیار روان و دلنشین هست چون مدام در حال بررسی و نکته برداری هستم عمیقتر بهش فکر میکنم قسمت های بعدی هم داره ان شالله میگذارم

  7. مطلب شما برای من غریب نبود چون حس می‌کنم تو یکی از کتاب‌های نشر بنیاد فرهنگ زندگی درمورد والد و بالغ و کودک خونده بودم، ولی خب اینجا با گفتن مثال خوب و قراردادن این دو شخص با تفاوت‌هاشون برام بهتر جا افتاد.

    1. این کتاب خیلی جامع این موضوع رو گفته البته جلد اول وضعیت آخر که بیشتر این موضوع رو توضیح داده حس می کنم نوعی هوش درون فردی محسوب میشه وقتی خیلی خوب می تونیم این شخصیت ها رو از هم تفکیک کنیم

  8. چندین‌بار می‌خواستم این کتاب «ماندن در وضعیت آخر» رو بخرم. تو پادکست‌ها زیاد ازش شنیده بودم. متشکرم از شما که مجدد بخشی از مطالبش رو یادآوری کردین.

  9. چقدر متاسف شدم از اینکه دو تا تجربه متفاوت تو ذهن شما و خواهرتون از یک مکان شکل گرفت.
    من این کتاب رو خوده بودم و خیلی برام مفید بود و به باز شدن نگاهم خیلی کمک کرد.
    ممنونم از مطلبتون.

  10. این کتاب عالیه طاهره جان ولی جلد دوم هست. اول کتاب وضعیت آخر رو باید بخونید بعد ماندن رو. برای قسمت مهدکودکتون خیلی متاثر شدم. مطلب مفیدی بود. درودتان😍❤🌱

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید