به نظر شما مادر قهرمان بهتر است یا مادری مهربان؟
مادر قهرمان میتواند فرزند بهتری تربیت کند یا مادری مهربان؟
قطعاً تعریف قهرمانی و مهربانی برای ذهن خلاق هر کدام از ما میتواند متفاوت باشد.
اما تعریف من از قهرمانی و مهربانی:
قهرمانی: زمانی که مادر تصمیم میگیرد دستاورد زندگی خود را معطوف به فرزند نکند، خود را مسئول زندگیاش بداند تا آن را به شکلی دلخواه بسازد. به نحوی که فعالیتهای متفاوت و دوستداشتنی خود را پیگیری نمود و دستاورد هر کدام از آنها را به فرزندان خود نشان دهد.
مادر قهرمان میداند تعالی خود و خانوادهاش را به صورت موازی با یکدیگر طی کرده و هیچ کدام نباید قربانی دیگری شود.
مهربانی: زمانی که مادر تصمیم میگیرد تمام خواستهها و علایق شخصی خود را کناری گذاشته و همهی توجه خود را معطوف به فعالیتهای فرزندان خود کند. دستاورد زندگی خود را فرزندانش بداند و در فراز و نشیبهای زندگی فرزندان خود را مسئول پیروزی و شکست آنها تصور کند.
مادر مهربان تصور میکند تنها با قربانی کردن خواستههای خود میتواند خانواده را به تعالی برساند.
قهرمان یا مهربان بودن یک مادر، حین زیر پا گذاشتن علایقش، مشخص میگردد.
شاید مادرِ مهربان بودن با تعریفی که ارائه کردم، سخت باشد. اما تصور میکنم مادرِ قهرمان بودن سختتر است.
زیرا مادر مهربان پس از به سرانجام رساندن یا نرساندن فرزندان، همیشه خود را یک قربانی میداند.
اما مادر قهرمان به جهت انتقال مسئولیتهای شکست و پیروزی به خود فرزندان، حتی در صورت عدم موفقیت آنها، خود را قربانی نمیپندارد.
حال به نظرتان، مادر قهرمان بهتر است یا مادر مهربان؟