●قربانیان نخست●
اخبار این روزها را از زبانها میشنوم. درست مانند خالهخانباجیهای قدیم که سر کوی و برزن یا درب منزلها نشسته و اتفاقات تا آن لحظه را از همسایگان خود میشنیدند که البته بارها دستخوش تغییرات بنیادی شده بود.
گاهی میان انجام کارهایم پشت لپ تاپ اداره، گاهی میان انجام کارهای خانه و گاهی هم در مسیر بازدیدهای هفتگی.👩💻
اما وجه مشترک همه آنها، عفونت زخمِ نفرتی است که سالها کهنه شده و توان بهبود و مرهمگذاریاش را سخت کرده.
زخمی که چراغ خاموش تمام بدن پیروان دو دین را احاطه کرده است.
اما آنها که مداوم این عفونت را پیگیری کردهاند تا مسیرهای عفونت را در تمام بدن رصد کنند، در حال سواستفاده از آن برای مقاصدی هستند که شومبودنش، از خورشیدی که هماکنون در حال طلوع است، برایم روشنتر است.
⁉️اما چرا کودکان، تاوان خصومت بزرگسالان را می دهند؟
بزرگسالانی که تنها از بزرگی، سن و سال از آن دارند و رشد در اندام و جوارح و از رشد اصلی که در بروز منطق و عقل، بازماندهاند؟
🥀در واقع کودکان، قربانیان نخست صحنههایی هستند که کمترین نقش را در آن دارند و آنها که خود کارگردان این صحنههایند، اولین فراریان به سمت نجات.
روایت عزادار را از دسته جور دیگر شاید دوست داشته باشید