🙏شکرگزارم برای سالهای ابتدایی کارم که اشخاصی با نیتهای متفاوت، نارضایتی از کارم را بوجود آوردند.
🙏شکرگزارم برای آنروزها که به جهت ناراحتی از رفتارها و فعالیتهایشان، به دنبال جایگزین میگشتم.
🙏شکرگزارم برای لحظههایی که از بودن در جایگاهم احساس خوبی نداشتم و میخواستم به هر نحوی از آن فرار کنم.
🙏شکرگزارم برای پولهایی که در راه یافتن کار و مهارتی جدید، هَدر دادم و هیچ سودی هم از آنها عایدم نشد.
🙏شکرگزارم برای روزهایی که مجبور شدم نوزاد 4ماههام را تنها بگذارم و سر کار بروم.
🙏شکرگزارم برای فرسودگیِ روزهایی که پوچ بود و هیچ گُلی حتی به خودم، نمیزدم.
🙏شکرگزارم برای جادههایی که با خوابآلودگی پیمودم، چشمانم بسته میشد، اما از مسیر خارج نمیشدم.
🙏شکرگزارم برای مِهِ همان جادهها که چشمانم را بسته بود، اما دستش در دستانم بود تا به سلامت برسم.
🙏شکرگزارم برای آدمهایی که دشمنی را برایم معنایی تازه کردند.
🙏شکرگزارم برای کسانی که به من آموختند که برای پلیدی هیچ مرزی وجود ندارد، اما برای خوبی وجود دارد.
🙏شکرگزارم برای لحظههای بطالتی که برایم جز انزجار از بیکاری، هیچ نداشت.
🙏شکرگزارم برای آنها که لحظهای، تنهایم نگذاشتند.
🙏شکرگزارم برای ثانیهای که دست خداوند را دیدم و تصمیم بزرگی گرفتم.
🙏شکرگزارم برای لحظههایی که نمیدانستم چه باید بدانم تا اکنون بدانم که به دنبال چه هستم؟
🙏شکرگزارم برای کتاب گرانقدر گِلاسر، دوره ارزشمند کوچینگ و کسانی که آشنایی با آنها در من تحول آفرید.