تله روزمُردگی
دیروز استاد گرانقدر روانشناسی رشد از تحقیقاتی صحبت کرد که یکی از شاگردان اسکینر (روانشناس مبدع رفتارگرایی رادیکال)، انجام داد.
او آموزشگاه تربیت حیوانات راه انداخت تا در آن حیوانات را آموزش دهد.
عبارت جذابی که استاد از آن نام برد «تله غریزی» بود.
تله‌ای که حیوانات با تمام آموزش‌های استاد، وقتی به تنهایی در برابر موضوعی که سرشت آنها بر آن پایه‌گذاری شده، قرار می‌گرفتند، امکان رهایی و حرکت در جهت آموزش‌ها برایشان غیرممکن می‌شد.
تصور می‌کنم گاهی انسانها نیز در تله‌ای شبیه به این گرفتار می‌شوند.
در زندانی به نام ذهن محبوس شده‌ایم و توانمندی و آگاهی خود را تنها به آنچه در اطرافمان در جریان است، محدود کرده‌ایم.
نهایت سرگرمی روزانه را اسکرول کردن صفحه موبایل، بازی‌های بی‌ثمر یا رسیدگی بیش از حد به دیگران قرار داده‌ایم که در نهایت آن، هیچ عایدی نصیب روزمان نمی‌کند.
تله‌ای که انسانها در آن گرفتار می‌شوند، «روزمُردگی» است که با سپری شدنش، انتظار روزی بهتر، شایسته‌تر و زیباتر را می‌کشیم.
🌻دیروز که پس از یک جلسه‌ی کوچینگ، از کوچی‌ام، بازخورد نمره 10 از 10 را گرفتم و عنوان کرد جلسه‌مان با تمام جلساتی که تاکنون داشته، فرق داشت، پاهایم را روی زمین حس نمی‌کردم.
🕊گویی بر ابر خود سوار بودم و مغزم تدارکات دلنشین پروازی در اوج را می‌دید.
💐تله روزمُردگی را از پای خود باز کنید تا بتوانید پرواز بر بال ابرها را مزمزه کنید.
کسی هست که همیشه کمکتان می‌کند.
