جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دل دریایی من

دریا

سال 1384 دانشجوی ترم سومی بودم که به واسطه فعالیت‌هایم در انجمن اسلامی دانشگاه گیلان و جهت سفری آموزشی، به مجموعه‌ای آموزشی، فرهنگی در انزلی رفتیم.

مجموعه‌ای متشکل از ویلاهای ساحلی شبیه بهم، همراه سالن اجتماعات و سایر فضاهای موردنیاز.
یک شب را همراه دوستانم در آن ویلاها سپری کردیم.

شب همچون کلاسی خالی از دانش‌آموز، سکوت عجیبی داشت. اما سکوت، حرفها داشت.

حرفهایی که تنها باید گوش تیز می‌کردی تا بشنوی. امواج برای شنیده شدن، فراخوانی همگانی صادر کرده بودند، اما همه قادر به شنیدن فراخوان نبودند.

مهتاب و دریا پس از بامداد آنشب در شب‌نشینی دل‌انگیزی بودند و من مهمان سرزده آنها بودم.

مهمان سرزده‌ای که بی‌تعارفِ میزبان می‌نشیند و بهره از مهمانی می‌برد.🌛

شب نشینی که به نیمه رسید، مهمان سرزده، به خواب رفت تا دل‌گذشتِ آنشب، جاوید شود.

شاید تصور شود که ثبت عکس‌ها می‌تواند خاطرات را زنده نگه دارند، اما آنشب و لحظه‌هایش بدون هیچ عکسی در خاطرم برای همیشه ثبت شده است.

انگار که ثبت و ماندگاری لحظه‌ها به عکس متکی نیست، به ایجاد احساسی تکیه دارد که وقتی ایجاد شود برای همیشه ماندگار می‌شود.

گاهی برای آن تجربه لحظه‌لحظه‌ی آنشب، دلم تنگ می شود. چنان که تنها زمان باید برگردد و روی 12:45 بامدادِ پانزده اردیبهشت کوک شود، من بیدار شوم و …

آنشب، دریا دلم را در آغوش گرفت و من نیز در آغوشش آرام گرفتم.

بعدها نیز نفهمیدم، چرا آنشب برایم خاطره‌انگیز و زیبا ماند؟

💐18 سال طول کشید تا دریابم، دل به دریا زدن، تنها خواسته‌ی آنشبِ دریا از من بود.

پست های مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید