جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

درخت یا قاصدک؟

درخت یا قاصدک

درخت یا قاصدک

جیم ران می‌گوید: «اگر جایی که هستی را دوست نداری، حرکت کن تو درخت نیستی»

سالهای قبل از 96 چنان در حصار کارهای نه‌چندان مهم اما روتین قرار گرفته‌بودم که خودم را فراموش کرده و تنها به خاطر دیگران زنده‌بودم.

تنها کاری که آن روزها برای خود انجام می‌دادم، کتاب‌های رنگ آمیزی بزرگسال و حل پازل‌های بزرگ بود.

بهانه زنده‌بودنم خانواده‌ی در حال گسترشم بودند و بس.

تابستان 96 بود که علاقه‌مند به قالی‌بافی شدم. مهارتی که سالهای نوجوانی هم علاقه‌داشتم اما هیچگاه در پی یادگیری‌اش نرفتم.

مهر 96 بالاخره کلاس شروع شد.

یک جلسه از کلاس را رفتم و تصمیم گیری برای ادامه به خودم واگذار شد، اما من برای تصمیم‌گیری آماده نبودم.

کلاس را نرفتم و چند ماه بعد باردار برادری برای فرزندم شدم. دیگر همه چیز تحت الشعاع این موضوع بود و بار دیگر علائق‌ام را روی طاقچه‌ی دلم قراردادم.

مهدیار هم مانند برادرش فرزند بدقلقی نبود و زحمت زیادی نداشت. خواب و خوراکش به‌موقع بود و چون بسیار شیرین بود، بودن کنارش، فرصتی برای نگاه‌کردن به طاقچه را نمی‌داد.

بعد از آن کرونا هم مزید برعلت‌شد که خانه امن‌ترین مکان دنیاست و نگاه به طاقچه امری لوکس و بی‌معنی.

تابستان 1400 بود که بیشتر از یک، بواسطه‌ی معرفی یکی از اقوام نزدیکم وارد زندگی‌ام شد.

دوره‌های رایگان و غیررایگان، جرات نگریستن به طاقچه را به من داد.

اولین کاری که پس از 6ماه دوره‌های مختلف، مصمم شروع کردم، اسکیت بود.

آنهم در سن 35 سالگی و بدون هیچ پیش‌زمینه‌ی ورزشی.

اسکیت بیشتر از یک ورزش برای من، سکوی پرتاب من به سمت آنچه می‌خواستم، بود.

اسکیت با تمام افت‌وخیزهایش و دردهای ناشی از زمین‌خوردن باعث‌شد، درخت‌بودن را کناری بگذارم و چون قاصدکی بی‌پروا، به هر سو سری‌زده و چیزی یاد بگیرم.

یادگیری هرروزه، ارزشی بود که درخت‌بودن آنرا از من گرفته‌بود.

من بیشتر از یک انسانِ معمولی‌بودن را می‌خواستم که با ثابت و بی‌حرکت‌ماندن در تناقض شدید بود.

شما در زندگیتان چی چیزی هستید؟ درخت یا قاصدک؟ کدام براتون ارزش هست و کدامیک را بیشتر می‌پسندید؟ حرکت را تجربه کردید؟ از زمین خوردن لذت‌بردید؟

 

 

گو‌ش‌نوش 31 خرداد 1402

منتشرشده در کانال تلگرام    https://t.me/taherehkhademi/235

گو‌ش‌نوش زخمی که خنده می‌نوازد را شاید دوست داشته باشید.

 

پست های مرتبط

2 دیدگاه دربارهٔ «درخت یا قاصدک؟»

  1. من خیلی زمین خوردم،اما هیچوقت لذت نبردم، با اینحال بلند شدم و راه دیگه‌ای انتخاب کردم.
    پرشهای زیادی داشتم.
    حالا تو نقطه امنی هستم و ممنونِ تمام زمین خوردنهای گذشته که مسیرمو به اینجا کشوندن.
    الان اگه زمین بخورم قلبم میشکنه اما باز همین راهو ادامه میدم.چون مطمئنم دیگه این راه راه منه. حالا شاید بمرور شاخه‌هاش فرق کنه، اما جاده اصلی همینه که الان توشم.
    ممنونم از پست خوبت💝🌹

    1. خیلی خوبه به واقع اعتقاد دارم عادت نوشتن انسان ساز هست و هرکس که سراغ نوشتن نمیره یه چیزهایی نداره فقط باید لذت نوشتن بهش برسه خدا به قلم قسم خورده بی دلیل نیست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید