جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رسیدن به علاقه‌مندی با یا بدون جرثقیل مهارت؟

جرثقیل مهارت کتاب

کتاب بنویسید

این توصیه را بعد از ارسال بنر برای استادم دریافت کردم. تعجب کردم. من بنر برنامه‌ی آینده را برایش ارسال کرده بودم، اما او به جای اظهارنظر در خصوص بنر، به من توصیه کرد کتاب بنویسم.

در پاسخ گفتم: سال ۱۴۰۱ کتابی نوشتم، خدا بخواد امسال هم قصد دارم کتابی داستانی منتشر کنم.

کمی طول کشید تا اینکه متوجه شدم توصیه‌ی استادم به جهت عنوان زیر نامم بود:

کوچ نوجوان، خانواده، زندگی و نویسندگی

فردای آن روز جرأت کردم و به استادم پیشنهاد دادم تا کوچ خصوصی نویسندگی‌اش شوم.

استقبال کرد و روزی را برای صحبت در این خصوص انتخاب کردیم. دوبار موفق شدم میان سرشلوغی‌های متعددش در خصوص کتاب با او گپ بزنم. هر بار جملات مشابهی شنیدم.

من مطالب رو براتون ارسال می‌کنم، شما دسته‌بندی کنید و بعد من مطالعه و مرتب می‌کنم.

بار دوم همین دیروز عصر بود که در پاسخ گفتم: این مسیر فعالیت یک کوچ نویسندگی نیست.

بعد از ملاقات باید به مطب دکتر گوشم می‌رفتم. معاینه انجام شد و من، مسیر برگشت را به جای ماندن در ماشین و پشت ترافیک، با خط ۱۱ طی کردم.

پیاده‌روی، فرصت فکر کردن برای یافتن استعاره‌ای مناسب در خصوص حرفه‌ام بود. وظیفه‌ی نویسنده‌کوچ، مرتب کردن نوشته‌های دیگران نیست و چه بسا که هر کس، بهترین نظرات و ایده‌ها را در خصوص نوشته‌های خود دارد.

یادم آمد همه‌ی ما در خود علاقه‌مندی‌های بسیاری را حس می‌کنیم.

علاقه به یادگیری یک آلت موسیقی، زبان، لاغر شدن، کتابخوانی و حتی نوشتن کتاب

اما در مسیر عملگرایی برای رسیدن به حد مناسبی از مهارت یا جایگاه در آن علاقه‌مندی، هر حرکتی را نفی و یا بی‌فایده می‌دانیم.

بارها این مفهوم را با کوچی‌های نوجوان و جوانم کار کرده‌ام و از آنها پرسیده‌ام:

اگر برای اولویت اول علاقمندی خود، همین امروز تصمیم به انجام کاری بگیرند، چه میزان انرژی برای انجامش دارند؟

این سوال باعث می‌شد ناگهان به درون خود رجوع کنند و میزان عملگرایی خود را برای رسیدن به آن، دقیق‌تر بسنجند.

چیزی شبیه به دانش آموزی پشت کنکوری که تنها اشتیاق دارد روزی پزشک شود اما از راه پر از سنگلاخ و دست‌انداز پزشکی، رد نشود.

مثال ملموس‌تر، جرثقیل‌های برجی در پروژه‌های بزرگ عمرانی است. این جرثقیل‌ها، امکان جابجایی مصالح سنگین را با انرژی و زمان صرفه جویی فراهم می‌کنند.

گاهی انگار ما هم بدمان نمی‌آید سوار بر یک جرثقیل برجی مجازی شده و ناگهان در پله‌ی صدم مهارت یا جایگاه موردعلاقه‌ی خود بدون زحمت قرار گیریم.

خروج از دام جرثقیل

  • تمام علاقمندی‌های خود را لیست کنید.
  • آنها را اولویت بندی کنید.
  • اولویت شماره یک تا ده را بنویسید.

وقتی مشخص شد؛ از خود بپرسید:

برای انجام یک کار کوچک در جهت رسیدن به تعالی در آن علاقمندی، چه میزان شوق در وجودتان موج می‌زند؟

اگر حس کردید امکان شمارش اندازه‌ی شوق را ندارید و و هنوز سرنکشیده، مست لحظه‌ی شروع آن هستید، پس اولویت درستی را در صدر علاقه‌مندی‌ها قرار دادید.

اما اگر حس کردید شوق انجام کار همچون کفگیری به ته دیگ خورده و حتی سیرتان نمی‌کند، نیاز است کمی در این اولویت بازنگری صورت دهید.

در واقع ما به آن مهارت، جایگاه و رتبه‌ای که علاقه داریم، نمی‌رسیم.

ما به جایی می‌رسیم که رنج دویدن را بخاطرش بر خود تحمیل کردیم.

شاید دیگر به استاد گرانقدرم، پیشنهاد گفتگو در خصوص کتاب‌نویسی را ندهم، مگر اینکه تمایل و شوق عجیبی برای اختصاص وقت مشاهده کنم. 

اگر هم برای یافتن علاقه اصلی‌تان و یا شوق درونی‌تان، نیاز به کمک دارید اینجا را کلیک کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید