چادر سیاه آسمان
شنل خالدار و مارکدار زمین
هُرم صدای سکوت
زمان بیداری جیرجیرکها
کوتاه شدن دست خورشید از آسمان
قائم موشک بازی ماه و خورشید
وقتی برق زمین میرود
وقتی ستارهها مثل جیرجیرکها سوسو میزنند
وقتی تنها فانوس زمین ماهش است
وقتی زمین دلش تاریک میشود
پشت در ماندن خورشید
اتصال خندههای شک*
خفتن خورشید
گریختن ارواح از زندان و راه رفتنشان در خواب
دیدار دوباره شبگردها
وقت ملاقات پشهها
زمان قهر گل آفتابگردان
تیرگی زیرِ چشم آسمان از سیلی خورشید
وقت تلف کردن ماه برای ماندن در بازی
دنبال نخود فرستادن خورشید
آرتیست بازی اخترها
نگنجیدن دو پادشاه در یک اقلیم
مات شدن خورشید در صفحه شطرنج آسمان
مجوز حضور شبپرهها
لباسِ خواب آسمان
*وصلشون خندهی شک(بخشی از شعر ننه دریا احمد شاملو)