جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ترس،کلید دستبند علایق-قسمت 3

ترس

مفهوم ترس برایم مدت‌هاست که تغییر کرده و به مفهوم عجیب و البته نه خیلی غریب تبدیل شده‌است.

اینکه چرا همیشه عجیب و غریب کنار هم می‌آیند خود جای بسی تعجب است. زیرا مفهمومی می‌تواند عجیب باشد اما الزاما غریب نباشد.

غریب مترادف بیگانه و غریبه و متضاد آشنا و خویش است.

پس موضوعی می‌تواند برای انسان بسیار آشنا باشد اما وقتی معنای دیگری از آن برداشت کرد، برایش عجیب جلوه کند. هراسیدن از این دسته بدیهیات ‌هستند.

ترس‌هایم همیشه با من زندگی کردند و بی تعارف اکثر اوقات از ترس‌هایم به خود لرزیده و دوباره بیشتر ترسیده‌ام. ترسهای من گونه‌های مختلفی داشت.

ترس از نادیده‌انگاشته‌شدن، جریمه‌شدن، مورد محبت واقع‌نشدن، مورد قضاوت واقع‌شدن، تائید نشدن و قص الی هذا

آنچه که بیم‌های مرا بزرگتر و قویتر می‌کرد میزانی از پرهیز و خودداری‌ای بود که همیشه داشتم و با آن آمیخته بودم.

ترسها همیشه چراغ قرمزهای زندگی‌ام بودند. آنها راه را برایم بن بست می‌کردند و باعث می‌شدند که از آنچه در مقابلم قرار گرفته به سرعت دور شوم.

اما ماهیت چراغ قرمزها که همیشگی نیست و بالاخره به سبز تبدیل می‌شوند. اما من راننده‌ی عجولی بودم که مسیر به ظاهر میانبر را انتخاب می‌کند.

اما هیچکدام از مسیرها، چراغ قرمز را برایم ناپدید نمی‌کردند.

در مسیر گیج می شدم و مدام سوختم را هدر می‌دادم و دوباره وارد همان چهارراهی می‌شدم که به ظاهر برایم بن بست بود.

حال آنکه اگر کمی صبر پیشه می‌کردم همراه سایر رانندگان و یا حتی به تنهایی، وقتی چراغ سبز شد عبور می‌کردم و مقصدم نزدیکتر می شدم.

این درحالی است که من دچار نابینائی مقطعی شده بودم و هر بار این چراغ سبزها بودند که پیش رویم قرار داشتند و من آنها را قرمز میدیدم.

آنها راهنماهای متعهد و دوست داشتنی بودند که با سبز بودنشان آغوش خود را برایم باز می‌کردند اما من هربار آنها را نادیده می‌انگاشتم و فرار می‌کردم.

همه این واهمه‌ها و نگرانیهایم از بد بودن، سالها باعث شد به علایق دستبند بزنم و تصور کنم کلید این دستبند را در دریا افکنده‌ام در صورتی که در جیب خود داشتم.

سال گذشته آنرا درآوردم و دستبندم را باز کردم.

اکنون دیگر از بد بودن نگرانم و نه از دنبال کردن علایق‌ام می‌ترسم.

من آزاد آزادم

 

گوش‌نوش 1 اریبهشت 1402

منتشرشده در کانال تلگرام      https://t.me/taherehkhademi

برای شنیدن ویس های قبلی هم لطفا به کانال تلگرام فوق مراجعه نمائید و کلمه #ترس را جستجو کنید

مقاله از تناقض تا قطعیت، از ترس تا شهامت هم در این خصوص می‌تواند برایتان جالب باشد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید