هدیه تخصص به قلبمان چیست؟
کتاب وسعت یا عمق؟ با استفاده از عروسکهای تودرتوی روسی یا ماتروشکا در جملهای استعاری، مرا یاد علاقهام به داشتن این عروسکها انداخت.
اپستین، متخصصان را به جهت محدودکردن تمرکزشان، به عروسکهای ماتروشکا تشبیه میکند که درون جعبهای احاطهشده از دانش و تخصصشان قرارگرفتهاند و جواب بسیاری از سوالهای تخصصی را با پاسخهای مرتبط با همان رشته معمول میدانند.
حال آنکه سایت اینوسنتیو ثابت کرده که بسیاری از سوالات علمی و تخصصی، توسط اشخاصی حل شده که تخصص مرتبط با آن رشته را نداشته و از دانش و تخصصی غیرمرتبط، پاسخی درخور ارائهدادهاند.
چهارشنبه که برای معاینه دستانم به پزشک اعصاب آشنایی رویآوردم، صحبتهای خارج از موضوع دردهایم نیز، همراه لحظههای تشخیص دکتر شد.
او که عمری را صرف آموختن طبابت کردهبود، اکنون آنرا تنها تفریحی میان کارهای مهم دیگرش میدانست. تفریحی که به جهت تخصص بالا، روزی قراربود حرفهای اصلی شمردهشود.🥼
فعالیتهای متفرقهی من نیز بیشباهت به پزشک ارجمند نیست.
ما همگی در زمانی از عمر خود، سوار بر قطاری شدیم که مجبور بودیم. اما زمان پیاده شدن به انتخاب خودمان گذاشتهشد.🚉
تصور متعارف تحصیل، هدیه احساس خوشبختی و سعادت، پس از سپری دورههای مختلف تخصصی و رسیدن یک زندگی با آسودگیخاطر بود که آزمونهای متعدد و پراسترس، دروس بیفایده و اساتید خودبرتربین و نداشتن
تفریحات مناسب، موعد رسیدن هدیهها را همچون هدیه «دکتر محمود عالم» در فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» به پس از پایان جشن و رفتن سامان موکول کرد که دیگر ارزش بازشدن هم نداشت.📽
من از رشتهای کاملا فنی وارد حیطههای کوچینگ، نویسندگی و تجربهی ورزشهای مختلف شدم که همگی زمان دریافت هدیهها را به شدت کوتاهکردهبودند و من مدام کنار قلبم در انتظار تحفهای جدید بودم.
برای بسیاری از دوستان و حتی کوچیهایم نیز این تناقضات جذاب است که چرخش میان حوزههای کاری، ورزشی و خواندنی را چگونه تاکنون دوام آوردهام و هرلحظه راهی لذتبخش نیز برای خود احداث میکنم؟
💐من از قطاری که سال 1383 و در ایستگاه دانشگاه گیلان سوار شدم هنوز پیاده نشدم، اما ترجیح دادم بهجای سفری تکراری، ایستگاههای جدیدی را برای ماندن انتخاب کنم که به تجربههای سفر با قطار تخصصم، غنای بیشتری بدهد.
یادروز 29تیر02-درد را شاید دوستداشتهباشید
12 دیدگاه دربارهٔ «تخصص»
عکس عروسکهای جذاب روسی و عنوان منو سمت این پست کشوند.
واقعا وسعت یا عمق؟
از پاراگراف آخر متنتون خیلی لذت بردم. 👏 قطار زندگیتون پر از ایستگاههای جذاب و بهشتی ❤️🌷
ممنونم بله و قطعا وسعت
کتاب رو نخوندم. مرسی که اسمش رو بردید بتونم برم سراغش. برای منم جالبه این مسیر زندگی شما. کوچینگ و روان در کنار مهندسی. خوبه که ورزش رو هم دنبال کردید. چیزی که گاهی بهش فکر میکنم اینکه شاید این مسیری که من سوار قطار شدم درست نباشه و پیاده بشم و سوار قطار دیگه شاید اونجوری بیشتر بهم خوش گذشت. اما نمدونم چی و کجا و چطور. بلاتکلیفی نداستن آدم را کلافه میکند.
بلاتکلیفی بد نیست این کتاب رو حتما بخون خیلی بهت دید میده
اینکه آدم بخواد به علایقش توجه کنه کار,سختیه. مثلن من پیانو خریدم و یک سال و نیم کلاس رفتم. هم هزینه مادی دادم هم معنوی ولی بخاطر افزایش قیمت مسکن مجبور شدم بفروشمش.
اینم انتخاب شماست خانم طوسی یادمه جایی گفتین اجاره نشینی رو انتخاب کردید و خونه دارید اینم انتخاب شماست
عدم هماهنگی عقل و احساس باعث میشه گاهی قطار اشتباه رو سوار بشیم و ترس از شروع دوباره و قضاوت دیگران مانع پیاده شدن از قطار میشه.
بله درسته ولی پیاده شدن همیشه لازم نیست گاهی میشه همونجوری ادامه داد فقط ایستگاه ها مختلف پیاده شد
بارها به این کتاب وسعت یا عمق برخوردم
فکر کنم دیگه وقتشه برم و بخونمش
حتما
طاهره جان مطلبی که نوشته بودین منو به فکر فرو برد که قراره کی لذت ببریم این همه تلاش برای چی؟
لذت رو از این مسیر ببر گلم رسیدن لذتی نداره هیشکی از جایی که به نطر ما آخرش هست استپ نمیکنه دوباره میره لذت اینجاست تو حرکت