جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تبسم شیرین فرشتگان

تبسم فرشتگان

کودکی تازه به سن تکلیف رسیده بودم که مادر برای ترغیب به اَدای اذان و اقامه قبل از هر نماز واجب، مرا امام جماعت فرشتگانی معرفی می‌کرد که با اذان و اقامه‌، به من اقتدا می‌کردند.
کودکی است و خیالات پهلو زننده به واقعیت. دست خیال را که می‌گرفتم، فرشتگان را لبخندزنان می‌دیدم که پشت سرم، همچون دانه‌های انار با نظم و ترتیب ایستاده‌اند و مشتاقانه منتظرند تا من نماز را آغاز کنم.

قندی از تصور تبسمشان در دلم آب می‌شد. عادت انگار هر بار منتظر شیرینی هوس‌انگیزی است و هیچگاه نیز دچار دیابت نمی‌شود. بعد از دریافت هر شیرینی، به جریان می‌افتد. حس می‌کردم مابین تنهاترین روزها نیز، در حضور پروردگارِ نادیده‌ی خود تنها نیستم و دوستان مقرّبی دارم که سفارشم را کرده‌اند و می‌کنند.

دیروز پس از جلسه با مدیر، مسئول فرهنگی و مددکار خیریه، نگران آغاز شدم. آغاز ساخت پلی بادوام میان خودم و شهری جدید و ناآشنا.

شهری که قرار بود دستش را بگیرم و همراهش به سمت نور حرکت کنیم.
❓چگونه دستشان را بگیرم که باورم کنند؟
❓چگونه دستشان را نوازش کنم که احساس ترحّم نکنند؟
❓و چگونه بازی زندگی را برایشان تعریف کرده تا همبازی‌ام شده و لذت ببرند؟

امروز که در شهر آزادنویسی‌ام، منزلی اجاره کردم، یادم افتاد هیچگاه به تنهایی راه نور را آغاز و طی نکرده‌ام. وقتی با یک اذان و اقامه، فرشتگانِ ماموم و مامور، همراهم می‌شوند، چگونه هنگام ساخت پل، تنهایم می‌گذارند؟

🕊امروز نیز خیالات کودکی، دستم را فشرد تا رویای همراهی‌ فرشتگان به وجودم لبخند بزد.

پست های مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری
پیمایش به بالا

یک جلسه کوچینگ رایگان

1 ساعت جلسه رایگان کوچینگ در زمینه‌های نوجوان، خانواده و زندگی هدیه‌ی من به همه آنهایی است که با ورود به سایت به من افتخار داده‌اند.

بارها اتفاق‌افتاده که تنها یک جلسه‌ی رایگان برای کوچی‌هایم، راهگشا بوده و توانسته‌اند پس از آن مسیر دلپذیرتری را برای خود انتخاب کنند.

شماره تلفن خود را وارد کنید و اولین جلسه کوچینگ را رایگان دریافت کنید