در استودیوی طراحی مایک راینگلد تعدادی دانش آموز نشستهاند تا از همکلاسیشان طرحی بکشند. همه دانش آموزان کلاس دهم هستند و اکثر آنها از بعضی از خشونت بارترین محلههای فیلادلفیا میآیند. اینجا دبیرستان ویژه طراحی و معماری چاد است.
چاد اولین دبیرستان دولتی است که برنامه درسیاش را متمرکز بر طراحی در ایالت فیلادلفیا کرد.
این مدرسه بدون ایجاد محدودیتهای نژادی، رنگ پوست و سطح سواد، دانش آموزان را ثبت نام و هدف اصلی آموزش را طراحی در همه موضوعات عنوان کرد.
من بخش خلاصه شدهای از فصل طراحی کتاب ذهن کامل نو را برایتان بازگو کردم.
مدرسهای را معرفی کردم که اولویتش، تربیت دانش آموزانی است که ذهنی فراتر از ریاضیات، علوم اجتماعی، فیزیک و شیمی داشته باشند.
آنها در این مدرسه یاد میگیرند چیزهای متمایز را کنار هم بگذارند و راه حلی فراهم کنند. آنها یاد میگیرند طراحی کنند. یک طراحی کلگرایانه
ذهنیتی که در آن واژه «نه» به «هنوز نه» تبدیل شده.
اگر اکنون نمیتوانم معضلی را حل کنم به این معنی نیست که هیچگاه نمیتوانم. باید از ذهن طراح خود کمک بگیرم.
نوجوانانی که در محیطهای خشن و نابسامان به شکلی نامناسب زندگی میکردند و فعالیتهای متعدد خشونت باری به آنها از محیط تحمیل میشد، اکنون در این مدرسه و در محلهای کاری در شهر آرام گرفتند و یاد میگیرند چگونه با آدمها کار کنند و چگونه از آنها الهام بگیرند.
جالبترین موضوع این است که این مدرسه هدف طراح شدن همه دانش آموزان را دنبال نمیکند.
هدفی که در ظاهر در اسم مدرسه کاملا نمایان است اما در هدف اصلی این مدرسه کاملاً پنهان
تجربه حضور در این مدرسه به دانش آموزان، توانایی حل مسئله، درک دیگران، ارزش قائل شدن برای دنیای اطرافشان اعطا میکند.
شاید عجیب به نظر برسد اما آنچه که از آموزش در مدرسههای ما جاریست، آمادهسازی دانش آموزان برای گذشته است گذشتهای که از راه نمیرسد و آیندهای که میرسد، برای آن آماده نیستند.
بخش مهمی از انرژی دانش آموزان برای یادگیری مفاهیمی است که معنا و مفهومی از زندگی ندارد.
کن رابینسون نیز در تیک تاکهایش بر 3 عنصر تاکید دارد: هنر، علوم انسانی و فعالیتهای بدنی
ترکیب و تمرکز این عناصر در مدارس میتواند آنها را برای آیندهای غیر قابل پیش بینی، آماده کند.
آنچه که از صرف یادگیری ریاضی و علوم بدون ساختن ذهنیتی طراح، هیچگاه امکانپذیر نمیشود.