در منزل ما سیبزمینی و گوجه از جمله اقلامی است که معمولا برای هر غذایی استفاده میشود. چیزی شبیه به مرغی که در عزا و عروسی باید سر بریده شود، سیب زمینی و گوجه خانهی ما نیز، زود به زود تمام میشود و در هر غذای ساده و پیچیدهای مورد استفاده قرار میگیرد.
وقتی بر سر موضوعات متفاوتی در اداره با چکاندن قطرههای متعددی قاطعیت، جملههایم را بیان میکنم، از همکاران و همسرم میشنوم:
اعصاب خودتو خرد نکن
❓با خودم فکر میکنم مگر اعصاب من، مرغ عزا و عروسی یا سیب زمینی و گوجه است، که برای هر بحرانی سر بریده شده و یا برای هر کار کوچک و بزرگی، خرد یا رنده شود؟
🌹اعصاب من، شاخهای گل رسیده و پرطراوت است که هر روز بیشتر از روز قبل، با ذوق و شوق به او مینگرم تا به جای پیر و پژمرده شدن، در بیزمانی خود، شادابتر و سرحالتر شود.
اگر قطرههای قاطعیت کلام من در تصور دیگران، پندارهی خشم و عصبانیت ایجاد میکند، تقصیر من نیست.
🌷من شاخه گل رسیده و زیبای خود را برای هیچ موضوعی نه سَر میبُرم، نه خراش میدهم و نه ریزریز میکنم.